يکشنبه ۲ دی
ببین که روح غزل ها به التماس رسید شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۵۱ شماره ثبت ۴۶۳۶۶
بازدید : ۶۵۷ | نظرات : ۵۳
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
سیاه چادر ، تِل دار ، سرو بنیادم ...
که طعنه ها زده قدت به برج میلادم
چقدر حسرت و آهم به آسمان ببرم ؟
چقدر دست نیازم ،چقدر فریادم؟
ببین که روح غزل ها به التماس آمد
همین که قافیه ها را به دست تو دادم
اگر چه برده ای از یاد ،من کجا ببرم؟
مرور چشم قشنگت ز خاطر و یادم؟
چه میشود که شبی خسروانه تر برسی؟
میان قصه ی شیرین و شور فرهادم
من این دو بیت برای دو چشم تو گفتم
نشان ز کوی تو بنوشتم و فرستادم
کنون بخوان و بفرما ،که میکنی آخر؟
شبی به ناز قدمهای خویش ،دلشادم ؟
حسین دلجووو
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
میان قصه ی شیرین و شور فرهادم
درود استادبزرگوارم
عالی بود