عروس لحظه ها

حضرت استاد گرانقدرم دست گلتان درد نکند زنده باشید به عشق و این گونه زیبا بسرائيد

تشنه هستم تشنه ی عشق تو ام


من پیاده هستم و تو تک سوار


عشوه هایت زلزله در ارگ دل


ناز کم کن مهربان - زیبا نگار


وقت آن آمد بگیرم لب ز تو


بوسه هایی از لبان آبدار


درود استادبزرگوارم
زیبا وترش وشیرین ودلبرانه
هزاران درود
حسابی کیفورشدیم باایتن شعر زیبا
معشوق همون اناره دیگه
وچه زیبا وصفش کردید
اگه اشاره ای به انار نمی کردین درپایان
مطمانن امکان داشت سرتونو به باد بدین

طنازانه شیرینی بود استاد ....درودبرشما

درود استاد عزیز
بسیار زیبا بود

درود استاد عزیز
از خوانش دوباره این سروده زیبا بهره بردم
دستمریزاد

درود بر شما جناب حکیم
قلمتان نویسا
🌹🌹🌹🌹🌹

درود بزرگوار
زیبا بود 🌺🌺🌺

درودها .
زیبا بود

تشنه ی خونت شدم از فرط عشق
از شراب خونیت جامی بیار

درود شاعر عزیز
شهادت امام رئوف، شمس الشموس، غریب الغربا، معین الضعفا حضرت امام رضا (ع) تسلیت باد

(ا)ای برادر گفتی از لبهای یار||||کرده ای ما را چنان خود بیقرار
(ن)ناز او را می کشم تا پای جان|||| تا گذارم سر به دامان نگار
(ا)از شراب لعل نوشش می خورم|||تا شوم از باده اش مست و خمار
(ر)رخ چو بنماید چو مهر تابناک|||| رونما هم می برم بهرش انار

درود بر شما
شعری زیبا و آبدار بود

سلام بر استاد گرانمهر
زیبا و طنازانه سروده بودید.

جناب آقای حکیمِ عزیز، سلام علیکم.
...........................................................
تُرش وشیرین هستی و،چاق وتُپُل
ای عروسِ لحظه های من(انار).....
این دل امّا کی رسد بروصلِ تو
(دستِ ما کوتاه و،خرما برنخیل)
..............................................
این هم شاید خودش (سبکی)جدید باشد ، دراین روزگارِ وانفسا.
دستمریزاد بزرگوار.........

درود براستاد حکیم والاتبار
جالب بود و جدید
لذت بردم از ذوق وشوق زیبا وشاعرانه ی شما

درود بر شما

به تازگی وشیرنی انار بود
لذت بردم

درود بر استاد حکیم بزرگوار
بسیار عالی و جالب
مرحبا بر شما
الحق که استادید

سلام
زیبا بود و فنی ممنون
جوابش هم:صد دانه یاقوت

............... ........................
درود استاد بزرگمهرم
شعر زیبااا و معشوق خوش طعم ...
دست مریزاااد
................ ......................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای این که حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد.
اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت!
سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید؟ اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد:
۱ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.
۲ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.
۳ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیافتد.
لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد. به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد:
دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است… و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. نتیجه ای که ۱۰۰ درصد به نفع آنها بود.
۱ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.
۲ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.
۳ـ هفته شما می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد.

درود دوست خوبم
سروده ای زیباست
مرحبا

احسنت استاد گرامی
زیبا نغز و طنازانه سرودید
بسیار لذت بخش بود
درود بر شما

زیبا بود و جالب ... بهره بردم و درود بر شما

درود استاد حکیم بزرگوار
بسیار جالب ک معما گونه
من فکر کردم شاید یک انسان بوده ـ

توضیحات دوستان و شما را خواندم ـ

سلام درود جناب حکیم استاد بزرگوارم
تشنه ی خونت شدم از فرط عشق
برای این معشوق دل انگیز باید بود مثل چنگیز
بسیار رندانه و زیباست سروده تان
ترنم دل انگیز واژگان تان در خنیای آسمانی شعر چون هیاهوی فرشتگان در پرنیان ابرها شورانگیز است
درود بر شما بسیار زیبا بر دلم نشست
✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’
ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم. الهی قمشه ای
✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’
همیشه باشید و بسرایید

هوس انار کردم!

درود بر شما جناب حکیم

بینوا من که جدا مانده ام در شعرت
اشعارت همیشه به سرخیِ انار

سلام استاد بزرگوار
بسیار بسیار زیبا و جالب شاد و سلامت باشید

درود جناب حکیم جالب بود و جواب رو هم که بدون زحمت پیدا کردم

درود بر شما جناب حکیم گرامی
بسیار زیبا
ترش و شیرین هستی و چاق و تپل
ای عروس لحظه های من ....(انار)
خیلی خوب توضیح داده بودی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🍃

درود فراوان گرانقدر

درود بر استاد حکیم
بداهه
مثل لبخند اناری که ز خون جگرش می گوید
خون دل خوردن و خندیدن و خوابیدن من پر معناست

بسیار عای است استاد
درود بر شما .

سلام استاد حکیم
انارتان پر بار
درود و ارب و احترام

درود فراوان بر استاد حکیم بزرگوار
بسیار
عالی
بود

انار
احسنت استاد بزرگوار بسیار جذاب سروده اید
زنده و پیروز باشید انشاالله

درود بر استاد حکیم عزیز بسیار زیبا بود اناریه بامزه تان ملس ملس بود

به به عجب انار خوشبختی بوده
بسیار زیبا وصف نمودید.

درود برشما جناب حکیم
بسیار عالی

درود و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی

مانا باشید به مهر و مهربانی

عرض ادب و احترام
جناب علیرضا حکیم عزیز
همواره تندرست و دلشاد باشید
-------------

سلام ودرود جناب حکیم:
شاعر سوخته دل حرف دل و آرزویش را به زیبایی بیان کرده و احتمال قریب به یقین برای اینکه از ترکشهای شدید بعدی در امان باشه باظرافت خاصی جای معشوق و انار رو با هم عوض کرده و البته یه نکته دیگه ممکنه معشوق جناب حکیم همانگونه زیبا و لپ قرمزی باشه و اسمشم انار باشه چنانکه این اسم در مناطق غربی و لُر نشین مرسومه. 😊😊😊
ارادت فراوان

درود برشما قلمتون مانا

جالب بود سوال ابتدای شعر

خوش به حال انار
دلمان خواست . . .
درود به جناب حکیم
دم شما گرم

درود و عرض ادب
بسیار زیبا سرودید، لذت وافر بردم
قلمتان ماندگار

جناب حکیم ارجمند
درود بر شما بسیار زیبا سروده اید
بداهه تقدیم شما
بسکه گفتی از لپ و ، طعم لبش
جام ِ مشروبی بده ، از جنس ِ نار

درود بر شما جناب حکیم
زیباست

درود بر شما
بسیار زیبا بود

سلام
خیلی زیباست
من از این نوع شعرها که پره از تصویر
خیلی خوشم میاد