چهارشنبه ۵ دی
نارفیق شعری از فرهاد سامی
از دفتر شعرناب نوع شعر افراغ اندیشه
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۲۴ شماره ثبت ۴۵۱۵۲
بازدید : ۷۴۹ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب فرهاد سامی
|
خستم از این درد کهنه رفیقم ...
بیا یک شب به بالینم رفیقم ...
بیا شاید که جان گیرد تَن من ...
برخیزد و نیرو بگیرد این تَن من ...
بیا شاید این خشم دلم از سینه ام رفت ...
شایدم مشت رفیقت گره شد به سینه ات رفت ...
شایدم داد زدم، نعره زدم، ای بی مروت ...
گفتمت دور شو از من نارفیق لا مروت ...
گفتمت پست پلید بی حیا وجدان نداری ...
من چه کردم با تو جز خوبی که اینگونه مهری نداری ...
آنچه کردی با دلم حقم نبود ...
در سرم جز عشق تو چیزی نبود ...
حال که دور شدی از منُ این حال دلم ...
تا ابد راه ندم مهر تو را بر درُ دیوارِ دلم ...
اولین روزهایست که دست به قلم شدم و شعر مینویسم ممنون میشم با نقد و نظر بهم یاری بدید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.