دوشنبه ۳ دی
حسرت شعری از علی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۵۲ شماره ثبت ۴۴۸۸۲
بازدید : ۱۰۳۱ | نظرات : ۷
|
|
به نام خدا
دارم میسوزم در حسرت:
حسرت روزی که عاشقانه نگاهت کردم،صادقانه صدایت کردم
حسرت روز بارانی، که من در اوج و تو در ویرانی
حسرت روزهای تکراری ، که من در غربت و تو در بیماری
حسرت روزی که به من گفتی غربت تنهایست
حسرت روزی که به تو گفتم تنهایی بیماریست
حسرت ماندن من در شب های کابوسی تو
حسرت شنیدن در و دل های ویران کننده ی تو
حسرت حکایت رفتن تو زیر بارون
حسرت التماس های شبانه ی من ولی افسوس
حسرت لحظه های غمگین و خسته ام
حسرت دلی که به پایت شکسته ام
حسرت شب هایی که دیگر شب نیست
حسرت دلی که دگر دل نیست
(م.الف.انتقام)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.