يکشنبه ۴ آذر
این آل سعودی شعری از موسی عباسی مقدم
از دفتر سایه وسنگ نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۴۵ شماره ثبت ۴۳۷۲۰
بازدید : ۲۸۵ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر موسی عباسی مقدم
آخرین اشعار ناب موسی عباسی مقدم
|
این آل سعودی که به خون جگر افتاد
دور از نظر ملت صاحب نظر افتاد
در چاه لجن رفت فرو تا به کمر گاه
آنگاه گمان کرد که در تشت زر افتاد
هی پا زد وهی دست که از چاله برون رفت
او رفت به بیرون ودوباره به سر افتاد
مانند سگ هار شدو کشت نمر را
چون دید که سلطانی او در خطر افتاد
هم ماه نتابید شب و هم نه ستاره
تاریکی غم بود که روی سحر افتاد
خون خوردو جگر تا که شبی رفت به اغماء
بیهوش شد وعقل کجش بی ثمر افتاد
بیچاره ندانست که محکوم به مرگ است
با آل علی هرکه در افتاد برافتاد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با آل علی هرکه در افتاد برافتاد...........................