سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      سهم سوخته

      شعری از

      امیر جلالی( ا م دی )

      از دفتر سایه خال نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۰ شماره ثبت ۴۳۵۴۹
        بازدید : ۱۶۲۴   |    نظرات : ۲۱۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر امیر جلالی( ا م دی )
      آخرین اشعار ناب امیر جلالی( ا م دی )

      صدای ارسالی شاعر:
      نی می زند چوپانی به دشت بی رمه
      مات از پوچ ، خیره به هیچ
      و گرگ ها ... به تظاهر خمیازه می کشند
      من در خاطره روزی که سینه قفل دلم را
      کلید نگاهی پاره پاره کرد
      در آن سرد شب حنا بندان شاخه ها دختران
      پروانه می بافتند تار و پود گیسوی ممنوعه ای را
      به نقش یک رویا
      به خواست دل من
      نی می زند چوپانی به دشت بی رمه
      مات از پوچ ، خیره به هیچ
      و گرگ ها می شمارند و … می شمارند
      آفتاب را بود اگر در عمود ، صبری عمیق
      هیچکداممان را سایه ای نبود
      ایستاده زیر پهنای آبی برهنه
      و تفاوتی روی زمین
      سبز نمی شد
      آی ای سهم سوخته من
      درآمدی از تنور سرنوشت
      می خواند آواز ، بی ساز
      کلاغی روی شاخ ابلغ پیر
      خیال تنفس زندگی
      در فاصله ها یی که هوایی نیست
      مرگ ماهیان بی هیچ وصیتی
      در بستر آبگیر محبوس به دور
      پرسش فرو خورده ی خدایان درونم را
      پاسخی دهید ای اسطوره ها ی بی وارث
      راهی نشانم دهید به رهایی
      از زخم شلاق رعد زبان ها
      جز سر پناه تنهایی
      در کنار گذر روز ها
      روح لنگ و ژنده ام
      گدایی جان می کند
      نی می زند چوپانی به دشت بی رمه
      مات از پوچ ، خیره به هیچ
      و گرگ ها مست عطر بره ها
      در این برزخ سر به زیر قبای شعر
      هزار نعره مستانه می زنم خاموش
      آرزویی معلق را
      بین وجود و عدم
      در مسیر منتهی به آنسوی باور خانه های بی فا نوس
      و سرانجام... دیداری در بیداری
      به زبانی
      دیگر و زمانی دیگر
      نی می زند چوپانی به دشت بی رمه
      و گرگ ها بی صدا
      او را دوره می کنند
      امیر جلالی
      ۲۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۶۸ شاعر این شعر را خوانده اند

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      صفیه پاپی

      ،

      امیر جلالی( ا م دی )

      ،

      مسيحا

      ،

      علی غلامی

      ،

      زهرا ضیایی

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      سیده لاله رحیم زاده(آلاله سرخ)

      ،

      رضا نظری

      ،

      مهدی زاهدی (میم زا)

      ،

      مهدی صادقی مود

      ،

      فریما محبوبی

      ،

      امید مرادی

      ،

      شیوا پهلوان زاده

      ،

      نجمه طوسی (تینا)

      ،

      محمد رحیم کاظمی

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      ش سپیده ی صبح

      ،

      رحیم نیکوفر

      ،

      نیره ناصری

      ،

      زهرا منصوری

      ،

      آرش غفاری درویش(منتظر)

      ،

      مهدی سالاروند(صفا)

      ،

      جعفر جمشیدیان تهرانی

      ،

      رضا کمالی

      ،

      مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

      ،

      واو بافرانی

      ،

      حمیدرضا

      ،

      راشین

      ،

      زهرا حسینی

      ،

      فریبا غضنفری (آرام)

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

      ،

      کریم لقمانی سروستانی

      ،

      سيدمحمدمعالی

      ،

      منوچهر مجاهدنیا

      ،

      وحید کاظمی

      ،

      محسن ملک زاده(رهگذر)

      ،

      فرهاد مهرابی

      ،

      اسفندیار گلزار

      ،

      سید باقرطباطبایی

      ،

      مجنون ملایری

      ،

      حسام الدین مهرابی

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      احمد رشیدی مقدم (گمنام)

      ،

      آزیتا احمدی

      ،

      روح اله عسگری

      ،

      مسعود احمدی

      ،

      نیما آسمند

      ،

      علیرضا کاشی پور محمدی

      ،

      محمد رضا نظری(لادون پرند)

      ،

      سجاد سبحانی

      ،

      سعید چرخچی

      ،

      حسين زرتاب

      ،

      گلناز جلالی

      ،

      حسین اسماعیلی(دشتیان)

      ،

      طابسین

      ،

      احمدرضانظری چروده

      ،

      مسعود مالمیر

      ،

      پرستو پورقربان (آنه)

      ،

      جعفر محمدی (ضمیرچنارانی)

      ،

      معصومه افراشی

      ،

      رضا عزیزی (رهگذر)

      ،

      محمودرضا رافعی (رافع)

      ،

      مژگان روحانی

      ،

      جواد صارمی

      ،

      سیده پریسا میرنظامی

      ،

      مینو غفوری

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۰۴
      به کار اموزان عزیز عرض می کنم به سادگی وارد این صفحه ی استاد گرانقدرم بشوند راحت لذت ببرند و بیاموزند و با دلی خوش از صفحه ی عشق و معرفت این بردار بزرگوارم نور بچینند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      استاد گلم سلام خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۴
      پرسش فرو خورده ی خدایان درونم را


      پاسخی دهید ای اسطوره ها ی بی وارث


      راهی نشانم دهید به رهایی


      از زخم شلاق رعد زبان ها


      جز سر پناه تنهایی


      در کنار گذر روز ها
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود استادجلالی بزرگوارم
      بسیارزیبا بود
      احسنت خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      عليرضا حكيم
      سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۸
      درود ها بر شما جناب جلالی سرودهای زیباست و دلنشین با مفاهیم بلند
      مانا باشید خندانک خندانک خندانک

      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۹
      درود بزرگوار
      بسیار جالب و زیباست
      مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
      صفیه پاپی
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۱۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تا بعد...
      مسيحا الهیاری
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۳۶
      سلام مدير خوب مثل هميشه قلم ات فوراني از انديشه و تفكر است و .........چوپان انديشه اي در ذهن صحرا خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۰۸
      سلام
      زیبا بود
      کسی که اینگونه خوب مینویسد میتواند انگونه خوب نقد کند
      بسیار زیبا
      ممنون از اینکه اجازه دادید بخوانم خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۴۰
      در این برزخ سر به زیر قبای شعر


      هزار نعره مستانه می زنم خاموش


      آرزویی معلق را


      بین وجود و عدم


      در مسیر منتهی به آنسوی باور خانه های بی فا نوس


      و سرانجام... دیداری در بیداری.................... خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷
      وگرگ ها
      مرا بره دیدند!
      حال آن که
      پوستین بردوشی
      از عهد عتیقم!!!بداهه....


      .......عفو بفرمایید روی شعر بعضی از شاعران بزرگ سایت نمی شود بداهه ننویسم...این نهایت لطف شما وسایر عزیزان ست خندانک
      که چنین اجازه ای را می دهید...شعر خوب ذهن را درگیر می کند وحاصلش همین بداهه هاست که سر ریز واژه های احساس است...ممنونم از شماخندانک
      رضا نظری
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۲۳
      درود بر شما
      پشت کلمات شما همیشه یک آرامش خاص وجود دارد در هر موردی که بنویسید این آرامش قابل لمس است
      مهدی زاهدی (م مهرپرور)
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۷
      خندانک خندانک
      مثل همیشه زیبا بود استاد خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی صادقی مود
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۳
      خندانک خندانک خندانک
      درود بر جناب جلالی عزیز
      مثل نی زدن چوپانی به دشت بی رمه زیبا و رمانتیک
      و مثل مرگ ماهیان بی هیچ وصیتی دردناک

      بسیار زیبا بود
      لذت بردم
      برقرار باشید
      خندانک
      فریما محبوبی
      شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۲۳
      ‏(‏(و گرگ ها به تظاهر خمیازه می کشند))بسیار زیبا بود استاد جلالی
      امید مرادی
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۰۴
      درود ها ...مست احساستان شدم خندانک خندانک
      اه ای واژه های موروثی
      وارث شعر های من کو...
      زهرا ضیایی(روح الغزل)
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۰۴
      ﻧﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺷﺖ ﺑﯽ ﺭﻣﻪ

      ﻣﺎﺕ ﺍﺯ ﭘﻮﭺ ، ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ

      ﻭ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ... ﺑﻪ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺧﻤﯿﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ



      شروع سروده ی شما دیوانی را کفایت میکند

      بی ریا بگویم جناب جلالی ، فوق العاده اید
      هم سروده وهم صدا تکان میدهد هر مخاطبی را خندانک خندانک خندانک
       
      شیوا پهلوان زاده
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۳
      دروووووووووووودها گرانقدر
      وچقدر زیبا و تاثیرگذار است سروده تان
      احسنت برشما
      مانا باشید و برقرار به مهر
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      صفیه پاپی
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۳
      ......................... خندانک خندانک خندانک ............................

      آفتاب را بود اگر در عمود ، صبری عمیق
      هیچکداممان را سایه ای نبود
      ایستاده زیر پهنای آبی برهنه
      و تفاوتی روی زمین
      سبز نمی شد
      خندانک خندانک
      استاد جلالی بزرگوار! خندانک
      می ستایم قلمتان را در سکوت...
      با واژه هایی که پیدایشان نمی کنم...
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ......................... خندانک خندانک خندانک .............................
      روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاهانه به زنی تنه زد
      زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد!
      تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد
      و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم.
      زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کردو گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
      تولستوی در جواب گفت :
      شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !!!
      نجمه طوسی (تینا)
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۳۸
      سلام بر استاد گرانمهر جلالی بزرگ
      احساستان سرشار و جاودانه
      اشعارتان حس طراوت و تازگی می دهد .
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد رحیم کاظمی
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰
      سلام و درود برشما
      آ آموختم ازخواندن این شعر زیبا و دلنشین
      دستتان دردنکنه
      خندانک خندانک خندانک
      مسيحا الهیاری
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸
      سلام امير سالار برايت از عهد عتيق قفلي اورده ام بر سينه ات بزني كه با هي هي هيچ چوپان هوس الودي باز نشود ... ميدانم همه گرگهاي جهان در مقابل صلابت چشمانت آهويي ميشوند رام در سر چشمه اوازت ...راستي ني ني دلتنگيت بزرگتر از اين حرفهاست كه بتوانم با خودم به آسمان هشتم ببرم همه را تو انگاردر آن شب سرد پيرمرد خنزر پنزر هدايت را زير گرفتي و دختركان سياه چشم قبيله در انتظار قدمهايت به حنابدان صبر دل خوش كرده اند...بيا ياد بگيريم جوري ديگر با زباني ديگر تا ديگر بار بخوانيم با هم اتل متل يه عاشق .....يه عاشق شقايق

      بداهه قبل از مرگم ....فاتحه خندانک
      رحیم نیکوفر   ( آیمان )
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۲۹
      سلام و درود استاد جلالی عزیز
      همیشه دل انگیز و عالیست اشعار زیبای شما
      دستمریزاد بازهم لذت بازهم لذت
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۲۲
      درود بر جناب جلالی استاد بزرگوار ناب

      شعرتان بی نظیر بود مانند همیشه

      از چوپان بی رمه با صدای نی آشکار است که قلبی با صدای خاموش خود حرف ها برای گفتن دارد . سهم او از سرنوشت سوخته بدون آواز و بدون پرواز . مسیر زندگی به زیبایی ترسیم شده مانند کلاغی که دیگر هوای پریدن برایش نیست یا مانند ماهی که گرفتار در زندانی شده در وادی دور افتاده . اینها همه به یک هدف و خواسته منتهی می شوند و آن رهایی است :
      راهی نشانم دهید به رهایی
      از زخم شلاق رعد زبان ها
      و باز همه در گردش تنهایی می گردد باز در دشت تنهایی خیره به هیچ و شاعر پناه میبرد به شعرهای خاموش خود تا فریاد بزند آرزویی که بدنبال آن بوده و سرگردان مانده بین بودن و نبودن و باز در این فضا ، نیِ تنهایی خویش را میزند در این برزخ شاید ماندن شاید نماندن همه و همه نقش ها یی از ذهن شاعر را به تصویر می کشد و می خواهد با شعرهای خود ما را از فریادهای خاموش خود آگاه کند.

      همراه شدم با قلم زیبای شما در این فضای تنهایی و اندوهناک.

      امیدوارم همیشه سربلند و پایدار باشید و پیروز جناب جلالی بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آرش غفاری درویش(منتظر)
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۴۰
      What??
      جعفر جمشیدیان تهرانی
      يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۱۲
      زیبای دیگری از گلستان ادب شما خواندم
      دستمریزاد
      خندانک خندانک خندانک
      رضا کمالی
      دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۵۲
      سلااام بر شما
      بسیار لذت بردم
      هم از شعر
      هم از صدا
      عالی بود
      موید باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
      دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۹
      نی می زند چوپانی به دشت بی رمه
      عالی بود
      استاد امیر عزیز
      حظی میبرم
      درود استاد
      مانا باشی برادر گلم خندانک خندانک خندانک
      وحیده پوربافرانی
      دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۵
      سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
      بهره بردم از اندیشه عمیق و پر مفهومتان

      نی می زند چوپانی به دشت بی رمه
      مات از پوچ ، خیره به هیچ
      و گرگ ها مست عطر بره ها
      در این برزخ سر به زیر قبای شعر...

      عااااالی بود
      پاینده باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      زهرا حسینی
      سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۵
      دست مریزاد خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۵۴
      واژه به واژه ی شعر. شما را مزمزه کردم.... ماورای عالی
      دستمریزاد...... خندانک خندانک خندانک
      مسيحا الهیاری
      چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۵
      امير سالار به دادم برس گرگ گرگ گرگ كمك به خدا چون راستگويي هستم من كمككككككككككككككككككككككك خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۰۹
      مسیحا جان نترس تازه دوره ات کرده اند . می رسم به تو ... آنها برای بردن و دریدن سهم سوخته ات شاید آمده اند ... دل بکن ... بیانداز سهم سوخته ات را رها کن تا زنده بمانی ... و الا مثل من ...تا دیر نشده بیانداز زمین ... خندانک
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۱۵
      درود ها برشما سلطان قلبم استادجلالی نازنین لطافت اندیشه ات زلالی گفتارت برایم بسیار عزیزودوست داشتنیست لذت می برم از نغمه های دلنشینتان پاینده باشی وماندگار خوب من خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      کریم لقمانی سروستانی
      شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۰
      سلام جناب جلالی گرانقدر
      خیلی وقت بودسعادت خواندنتان نداشتم بدلیل کمی کسالت وگرفتاریهای روزه مره
      خوشحالم امروز نصیبم شدبا این کار اثر گزار .زیبا وارزشمند
      لذت بردم
      شادزی خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۱۴
      پاسخی دهید ای اسطوره ها ی بی وارث
      راهی نشانم دهید به رهایی
      از زخم شلاق رعد زبان ها خندانک
      خندانک
      درود بر جناب حلالی گرانقدر
      مثل همیشه زیبا و بااحساس پُر معنا گفته اید .
      وحید کاظمی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۲۶
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر استاد خوبم
      بسيار عالب بود و دلچسب
      قلمتان نويسا باد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      اسفندیار گلزار
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۰
      سلام برادر بزرگوار جناب آقای امیر جلالی ( ام دی)
      شعری به غایت زیبا ، گران سنگ و مملو از گفته ها و ناگفته های فراوان اول از همه ،چوپان به دشت بی رمه نی میزندو\"پرسش فرو خورده ی خدایان درونم را
      پاسخی دهید ای اسطوره ها ی بی وارث\"
      این شعر زیبای شما در من ، موجب سلسله جنبان احساساتی گردید که باشد به وقت دیگر، پایدار سر فراز باشید.حیف بود ابیاتی از شعر ترکی ام را به حضورتان تقدیم نکنم
      \"زمان زیروه سینده ن\"
      خیالیمین بیر اوخ بیتمیش قانادیلان
      زمان زیروه سینده ن یئر باخیرام
      تاریخین غضبلی باخشلارینی
      آنا بالاسینی دیله توتان تک
      تاریخ باخشینی دیله توتورام
      بوگون توتولسادا
      صاباح توتولمور
      زمان زیرو ه سینده ن یئره باخیرام
      حسرتله ر کووشه نی قارشیمدا دورور
      سوکوت حصاریندا بوغولان ائنسان
      آرخاسی اوستونده یئره سورولور
      اتک زیروه اولماق مورگوسو دویور
      زیروه له ر تام یوخو عالمینده دیر
      دنیزه اوزانیر :
      زینه بولاقلارین آختاریش الی
      ده نیز له ر دورماقدان باتلاغا دونور .
      و...
      ترجمه
      از ارتفاع زمان
      با پر های خونین خیالم از ارتفاع زمان به زمین می نگرم و نگاههای خشم آلود تاریخ را آنسان که مادر ها فرزندانشان را نصیحت می کنند و یا به طریقی می خواهند سرشان را گرم و از ادامه راه منصرفشان کنند منصرف کنم اما اگر من امروز تاریخ را تحریف کنم و سر آن را گرم نمایم در فرداهای دور تحریف آن ممکن نخواهد بود
      از ارتفاع زمان نگاه می کنم چشم نواز من دشتهای حسرت زده و انسان های هستند که در حصار سکوت خفه شده و نعششان برزمین کشیده می شود. پستی ها خواب ارتفاع و بلندی را می بینند و بلندیها به خواب عمیق فرو رفته اند .
      دستهای جستجوگر جویبارها به سمت دریاهاست اما دریاها از بی تحرکی و سکون تبدیل به باتلاق و گنداب شده اند و....
      زهرا حسینی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۱۶
      باسلام بسیار عالی و پر محتوا موفق باشی
      حسام الدین مهرابی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۳۹
      درود استاد عزیز
      مثل همیشه
      زیبای زیبای زیبا
      احسنت...
      احمد رشیدی مقدم (گمنام)
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۲۰
      درود بر استاد جلالی عزیز
      بسیار دلنشین وهزاران نکات
      آموزنده احسنت به حسن صلیقه
      جنابعالی وهزاران درود ؛ از خداوند
      سلامتی ومو فقیا شمارا آرزومندم
      دست حق نگهدار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد رحیم کاظمی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۰۴
      سلامی دوباره به محضرشمابزرگوار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آزیتا احمدی
      يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۰۷
      درودهابزرگمهرزیباسرودیدوقابل تامل باتصاویری روشن وخوانشی دلنشین ...جسم وجانتان بی گزند خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله عسگری
      دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۹
      سلاااااااام بر استاد جلالی عزیز

      بسایر زیبا و با حس
      مثل همیشه
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      کریم لقمانی سروستانی
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۱
      سلام مجدد
      گفتم امروز صبح یکبار دیگر این شعر زیبا بخونم که ارزش بارها خواندن داردبرای سیراب شدن
      لذتی دوباره چقدرحال میدهداستاد
      شادزی خندانک
      نیره ناصری نسب
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۸
      تنها سهم سوخته من
      خاکستری بود که از یاد تو بر جای ماند

      بداهه خندانک

      بازهم خواندم و آموختم خندانک
      نیما آسمند
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۲۷
      من هیچی نمی تونم بگم
      به جز اینکه به ستایش قلمتون سکوت کنم
      مسعود احمدی
      سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۵۱
      نیافته ام هنوز
      دیواری
      تا سایه اش را
      تکیه دهم...
      کج
      جوش خورده است
      شهری که
      دست معمارش شکسته بود !

      مسعود احمدی .
      درودتان باد جناب جلالی عزیز. تاخیرهایم را ببخشید
      علیرضا کاشی پور محمدی
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۵
      آفرین ها جناب جلالی
      ... و ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را ، هنوز را
      بسیار زیبا و تامل برانگیز سروده اید
      خندانک خندانک خندانک
      راشین
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۶
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی صادقی مود
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۸
      خندانک خندانک خندانک
      درود مجدد جناب جلالی عزیز
      مجددا خوندم و لذت بردم و در داستانش غوطه ور شدم
      خندانک
      برقرار باشید دوست عزیز
      فرهاد مهرابی
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      سلام استاد حوشکلام و ادیب جناب جلالی بزرگوار
      خوندن شعر بسیار زیباتون ب همراه صدای دلنوازتون لذت دیگه ای داره

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد رضا نظری(لادون پرند)
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۲۶
      درود برادر عزیزم

      درود شاعر پر احساس و خوش قلب و مهربان

      اشعارت حقیقتا دوست داشتنی اند مثل خودت

      مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سعید چرخچی
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۰۶
      جناب جلالس عزیز
      مثل همیشه باشکوه و زیبا
      دلنشین و عمیق
      گاهی باید در مقام تعریف و تمجید به عظمت سکوت پناه برد
      عالی بود .......عالی خندانک
      سعید چرخچی
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۰۸
      جناب جلالی عزیز
      مثل همیشه باشکوه و زیبا
      دلنشین و عمیق
      گاهی باید در مقام تعریف و تمجید به عظمت سکوت پناه برد
      عالی بود .......عالی
      حسين زرتاب
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۰
      سلام و سپاس دوست ارجمند

      بسیار زیبا و پر از مفاهیم ناب

      فکر کنم اگر در مصرع ششم کلمه دختران جدا شود

      و در یک مصرع جداگانه بیاید آهنگ و معنا بهتر باشد

      با پوزش
      گلناز جلالی
      چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۳۶
      درود بر شما
      واقعا لذت بردم احسنت به این قلم زیباتون
      سبز باشید شاعر گرامی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      احمدرضانظری چروده
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۹
      سینه قفل دلم را//خیلی عجیبه اینکه هم میتونه قفل برای سینه باشد وهم برای دل باشد. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک جناب جلالی از خیال پیچیده وبکرتان
      لذت بردم خندانک خندانک خندانک
      مسعود مالمیر
      پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۵
      هزران هزرارن درود جناب جلالی بزرگوار بسیار لذت بردم الخصوص از صدای مخملیتان موفق و سلامت باشید همیشه
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      معصومه افراشی
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳
      سلم
      بله به فرموده ی مدیریت محترم سایت واردشدم به صفحه ای سرشارازشعرو شعورو معنویت ودانایی و احساس
      لذت بردم جناب جلالی خندانک خندانک
      رضا عزیزی (رهگذر)
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۴۶
      درود بر شما
      از خواندن شعرتان خرسند شدم خندانک خندانک خندانک
      محمودرضا رافعی (رافع)
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۰۸
      بی جهت نبود که همزمان با ورودت به شعرم، بوی عطر یاس محسوس بود خندانک خندانک خندانک خندانک
      مژگان روحانی
      جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۳۲
      بسیااار عااااالی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0