جمعه ۱۴ دی
اگر خورشیدم شعری از منصور دادمند
از دفتر دیوان مسعود نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹ شماره ثبت ۴۱۰۹۴
بازدید : ۴۷۷ | نظرات : ۲۷
|
آخرین اشعار ناب منصور دادمند
|
اگر خورشیدم
چرا افتاده خاموش در پی نورم
اگر بی نورم
چرا زنده به نورم
اگر خورشیدم
چرا اسیر و در بندم
گرفتار زمین در چنگم
زان بوسه اش بر لب گلی نمی چینم
چرا در مستی دنیا
لذتی جز حسرت نمی بینم
چرا در زمین غمگینم
اگر خورشیدم
چرا بر اشک دیده ام تنها
ستاره ای نمی بینم
چرا بر پنجره اشکم
خون به جگر میروید
اگر ماهم
چرا بی تابم
چرا در شب به ناله فریادم
به رقص دلم در شب
دلی آرام نمی یابد
اگر ماهم
چرا در شب نوری در خود نمی یابم
چرا گریان و تر سانم
ز تنهایی دست در گریبانم
اگر به عشق امیرم
چرا کنار معشوق جوانی پیرم
به افسونش اسیر و در بندم
به خندش می میرم
به درد عشقش مرهمی نمی جویم
اگر علی گویم
چرا در شب چون علی (ع)ناله نمی گویم
چرا از ساقی خوبان
عشقی غیر از عشق علی(ع) نمی جویم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.