سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        خبری نیست

        شعری از

        کیوان رادفر

        از دفتر دل نوشته ها نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ ۱۲:۰۵ شماره ثبت ۴۰۴۷۸
          بازدید : ۷۹۳   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کیوان رادفر

        خبری نیست
        دریا شده بی آب و ز باران خبری نیست
        زاهد همه جا هست و از ایمان خبری نیست
         
        بی رونق و خاموش شده خانه ی شهرم
        از بس که عبوسند ، زمهمان خبری نیست
         
        هر کوچه چو رودی است به دریای خرابی
        در شهر من از ساحل عمران خبری نیست
         
        ما داخل دالان سیاهی پی نوریم
        روزی خبر آید : ته دالان خبری نیست
         
        در سبز ترین شعر من از بایر ایام
        از باغ گل و سبزه و ریحان خبری نیست
         
        گل ها همه از گستره ی دشت شقایق
        دلسوخته رفتند و از آنان خبری نیست
         
        هر چاه خیانت پرِ عشاق جوان است
        افسوس که از یوسف کنعان خبری نیست
         
        جزبوسه ی سرخ لب تزویر که پیداست
        از بوسه ی عاشق کش پنهان خبری نیست
         
        در خانه ی بی نور بزرگان ادب نیز
        از حکمت و اندیشه ی لقمان خبری نیست
         
        در محفل لب دوختگان لب که گشودم
        دیدید که از قند فراوان خبری نیست
         
        چندی است که پامال کج اندیشی و جهل است
        از شوکت دیرینه ی ایران خبری نیست
         
        ما را طمع بوی کباب از برِ نان برد
        سر خورده که برگشتیم ، از نان خبری نیست
         
        تا غرب سفر کردم و از شرق شنیدم
        از حرمت انسانی انسان خبری نیست
         
        هر چند نه در خطه ی ایران و نه در چین
        از شاه ، در آن هیبت و خاقان خبری نیست
         
        بر لوحه ی تقدیر و زمان ، آن چه نوشتند
        خواندم همه را ، از سر و سامان خبری نیست
         
         
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹ ۲۱:۲۴
        دررررروود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0