سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        من از شعار به شعور خواهم رسید ( صفحه سوم)

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر به جهنم سرد خوش آمدید نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۶:۴۶ شماره ثبت ۳۷۰۸۸
          بازدید : ۵۳۹   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        من از شعار به شعور خواهم رسید
        ( صفحه سوم )
         
        غيبت كبراى تو بر ما جفاست
        زخمه ‏ى كارى زده ‏اى بى ‏دواست
         
        نامه نوشتيم و ندادى جواب
        گويى چو اصحاب رقيمى به خواب
         
        اى كه شبانى تو به دشت و دمن
        ذره ‏اى بر نى بدم اين جا به من
         
        دست مرا دست سم آورد گرفت
        از لب ما بوسه سماور گرفت
         
        نتیجه تصویری برای لبهای سوخته
        جرعه ‏اى از آب حياتم بنوش
        بار امانات و ذكاتم بدوش
         
        چوبه ‏ى دار از چه برافراشتى؟
        كاشتى آيا تو كه برداشتى؟
         
        هر قلم از جوهرت آماده شد
        نام تو بر جوهر آزاده شد
         
        نام تو ورد لب تفتان ماست
        كو هدف تيزى پيكان ماست
         
        پيك همان است كه فرستاده ‏اى
        گفت بيا ار كه تو آماده‏ اى
         
        جان مرا پيش اوستا گذاشت
        دانه‏ جوي منتى بر من نداشت
         
        ابرى كه با بارشت آغاز شد
        غنچه‏ اى روئيد و هوس باز شد

        تشنه و مخمور مى باقى ‏ات
        كشته‏ ى سيماى خوش اخلاقى ‏ات

        گشته ‏ام اى روزن انوار او
        قمرى بى ‏دانه ‏ى ديوار او
         
        نتیجه تصویری برای قمری دیوار
        ميوه ی بى ‏دانه به آدم كه داد؟
        اين همه غم بر دل عالم كه داد؟

        كاش دل از دست غم آسوده بود
        سينه ‏ى بى كينه مى آلوده بود

        آه كه در پيله‏ ى پروانه ‏ام
        خواجه و هم صحبت ديوانه ‏ام

        كوره‏ اى از راه قبس پيش ماست
        راه نفس در كف دست شماست

        لاله و خضراء و گلستان تويى
        واژه ‏ى هر مصرع و ديوان تويى

        از دل مريمكده ويران شدم
        عيسى بى ‏خانه و بى‏ جان شدم

        رفتم و تا سر بگشم بر برين
        كوس اناالحق بزنم با يقين
         
        نتیجه تصویری برای منصور حلاج
         
        باقر رمزی باصر
         
        ادامه دارد . . .
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0