پنجشنبه ۲۴ آبان
نجوا شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر طوفان نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ تير ۱۳۹۰ ۰۸:۰۹ شماره ثبت ۳۶۰۲
بازدید : ۱۱۶۹ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
حساب کار ِ خود رفته ز دستم به جز بار گنه طرفی نبستم
بسی رندم نمودم بر خلائق به خود گفتم بنازم ناز شستم
همه عمرم گذشت در خواب غفلت گهی غافل . گهی سست یا که مستم
خدایا نعمتم چون که فزودی نمک خوردم نمکدان را شکستم ز تو لطف و . ز من هم بی حیایی خدایا خود همی دانی چه هستم
نبردی نزد مردم آبرویم گمان کردند همه من صالح هستم
از این کردنکشی ها در شب و روز غلط کردم ببخشایم . که پستم
چه عبرتها که من باور نکردم تو مهلت داده ای گفتم که جستم
عبادتهای من هم ظاهری بود بدین معنا که من مردم پرستم
بسی گفتم به خود توبه نمایم فراهم شد گنه پیمان گسستم
به ناحق ها اگر طوفان نمودم گرفتم حق خود . دیگر نشستم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.