سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        جاده ی زمان

        شعری از

        نجمه طوسی (تینا)

        از دفتر تشنه ی عشق نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۴ ۱۱:۲۹ شماره ثبت ۳۵۷۵۸
          بازدید : ۶۶۵   |    نظرات : ۷۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب نجمه طوسی (تینا)

        چه صحراهای رنگینی
        که گل خفته میان آن
        چه دریاهای گسترده
        که شب رفته میان آن
        چه دریاها
        چه صحراها
        چه ماتم های بی پایان
        که تا مرز عدم جاریست
        شبی پرنور شبی کم نور
        عصای کوچ اندر دست
        از این صحرا به آن صحرا
        واین بیتوته کردن های بی پایان
        بهاری سبز و رنگین تر
        به کوچ هر پرستویی
        وشادی های پی در پی
        نهان مانده به هر سویی
        روان گشته به هر کویی
        ترنم های موزونی
        نمایان بر لب عاشق
        وچشم مست معشوقی
        که قلب عشق بشکسته
        وآن پاییز رعب انگیز
        وتب اندوه جان افزا
        چه برگ زرد وسرخی که
        برقصیده میان آب
        خبرکش های حیرانی
        که نجوا کرده با هر باد
        چه بسترهای بی بالش
        که کس خفته میان آن
        چه بسیار آرزوهایی
        که بی مقصد رها گشته
        صدای جارچی پیری
        که گوش شهر کر کرده
        از آن مژده از ان فتح بزرگ شاه
        چه بسیار مردمانی پاک
        که خفتند در میان خاک
        چه کودک های معصومی
        مکیدند سینه ی بی شیر مادر را
        مسافرهای بسیاری که ماندند در میان راه
        بی توشه
        و آن پیر ملولی که
        جوانی را طلب کرده
        وآن در که
        نهان مانده درون خاک
        فرو رفته میان آب
        چه مردانی که رزمیدند و جنگیدند و تابیدند
        در اعصار
        چه بسیار تک درختانی
        میان داغ تابستان
        نظر بر رهگذر دارند
        چه آهوهای وحشی که
        در این صحرا خرامیدند
        و بلبل های مستی که
        ز هر سویی فغان کردند
        چه می گویم
        زگفتن های بی پایان
        همه رفتند و ما اینجا
        بجا مانده بروی سرزمین پاک رویاها !!!
        1373.5.5       
                        
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3