سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        (( بادبادک های بی پرواز ))

        شعری از

        محمد ابراهیم جاذب نیکو(جاذب)

        از دفتر ایران بانو گل است نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۰:۰۵ شماره ثبت ۳۵۳۴۲
          بازدید : ۶۸۰   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد ابراهیم جاذب نیکو(جاذب)
        آخرین اشعار ناب محمد ابراهیم جاذب نیکو(جاذب)

        با نـگاهت کـودتا کردی ، که آمـالم شـدی
        گل گلی پوشَـم ، نگو راضـی به اِبطالم شدی
         
        از کجـا در خطِ  سِـیرم گشته ای ، شـیدایِ من ؟
        گشـت نا محسوسِ من ،  از کِـی به دنبالَم شدی ؟
         
        شهـر دل را زیر پا بردی، لگـد کوبش مکـن
        عاشقـی کردم ولـی ، مشـحونِ  اِهمـالم شـدی
         
        گر چه کردم خـاکِ دل را ،  با سَـنَد  ، در نـامِ تـو
        من فلسـطین نیسـتم ، در فکر  اِشـغالَم شدی!
         
        دوسـت داری در دلم  شـهری مجـازی   وا کنـی
         پس بِدان ،  از رشتِ مو  ،  تا  کیشِ  پا  ، مالَم شـدی
         
        گر چـه شـاهینـی ولی ،  مخمل تر  از پـروانه ای
        شـعله را در بر کشـیدی ، رهـنِ چنـگالم شـدی
         
        لرزه ها ، چشـمت به پا دارد ، گُسَـل سازد بـه دل
        آیتـی با هر طپش داری، که زِلـزالَم  شـدی
         
        با خـرافاتی کـه از طالع بگـویـد ، دشـمَنَم
        فارغ از فنجـان بگو ، پیوسـته در فـالم شدی
         
        در عروسک های سیمانی فقط رنگ است و بس
        با  چـه رنگی آمدی تا رنگِ  اِمسـالم شدی؟
         
        بر سـکوتی منفعل ، غـوغای حیـرت داشـتم
        در سرم عشـقی نهادی ، جار و  جنجـالم شدی
         
        قبله ام گـم بـود و  تقویمم نَمـادی از گُـذر
        آمدی گم گشته ام ،  پیدایِ هر سـالَم  شـدی
         
        با مترسک های پوشـالی ، چه  ترسی حاکم است
        با لبـی اَخـگر نما ، آتش به  پوشـالَم شدی
         
        زنـدگی ، بازنـدگی دارد، نـدارم بیـمِ جـان
        در قُماری با عَـدَم ، تنهـا تو  تک خـالَم شـدی
         
        گر چـه من سـبقت گرفتم از سـوارانِ قـلم
        با تو جاذب گشته ام ، چون پایِ اِقبـالم شدی
         
        بادبادک هـای بی پرواز هم ، پَـر می کِشـند
        پَر کشـیدم لاجوردی ، تا  تو  شَـهبالم شـدی
        ((جاذب نیکو ))
        این شعر را تقدیم می کنم به همه ی دلدادگان و عاشقان واقعی  به ویژه زوجهای جوانی که  جفت پروازند  و در زندگی مشترک ، عاشقانه  برای  رشد و تعالی هم تلاش می کنند تا  آسمان لاجوردی پوش  علم و ادب  مملو از بادبادکهای رنگین  عشق و محبت و  ایثار باشد ...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3