چهارشنبه ۵ دی
شب چشمانت شعری از سعید مطوری
از دفتر شورعشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۰ شماره ثبت ۳۴۳۷۰
بازدید : ۶۷۹ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب سعید مطوری
|
.وقتی تو را می بینیم و بی تاب می شوم در شب چشمان تو مهتاب می شوم می تابم و انگار تمام نورم تویی شب تا سحر با نفست همخواب می شوم چشمان من پر از خوشه های انگور است در جام گرم نگاهت شراب می شوم با مستی ات غزل در من جان گرفت دفتر به دفترم شعرها ناب می شوم دستان من آغوش گرم یک قلم است سوزی ز عشق می نویسد کباب می شوم صبحی دگر آمد و من منتظر تو ام صدا نسیم موی تو را حباب می شوم رفتم به آسمان عشقت، سرخ آبی با عشق تو مدعی ام حساب می شوم دیگر مریدم به کوی آبادانی ات آرام و بی صدا بیا، خراب می شوم سعید مطوری /مهرگان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.