سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        انتظار بیهوده__دلشکسته ی گنه کار__نداشتی نداشتی__غریبه ی اشنا

        شعری از

        سهیل حاتمی

        از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ ۱۶:۱۹ شماره ثبت ۳۳۶۲۲
          بازدید : ۳۶۳   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سهیل حاتمی
        آخرین اشعار ناب سهیل حاتمی

        اینجا بی بهانه هر شب کسی به اسمان چشم می دوزد ،خاطرات با هم بودن را دوره میکند،بی اختیار چشمانش سیل زده می شوند ودر میان تلاطم امواج سیل،انتظارش وجودش را تهی میکند!و سپس خنده های مستانه که با هق هق گریه هایش اسمان را مجبور به باریدن میکند!میرقصد،میخواند،اشک میریزدومی خندد!تامرگ اخرین ستاره برای نبودن کسی که در اغوش دیگری نفس نفس میزند!!!
        برای داشتنش با همه ی غرورم مغلوب خیانتش شدم.
        وقتی که غرورش اعتمادم را نسبت به او خدایی می کرد.
        وقتی که نجابتش روح عریانم را بی جسم به اسمان می برد.
        وقتی که نگاه معصومانه اش دلم را صاحبخانه شد.
        وقتی که همه ی اینها زندگیم را نابود ساخت.
                              و
        منی که به یغما رفته ام....
        تو دیگراز من چه می خواهی راهت را بگیروبرو من دلشکسته ای گنه کارم.
        نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی ؟!
        یادم را پاک کنی ، عشقم را چه میکنی ؟!...
        اصلا هـمه را پاک کن ...
        هـر آنچه از مـن داری...
        از من که چیزی کم نمی شود...
        فقط بگو با وجدانت چه می کنی ؟!
        شـاید...؟!
        نکند آن را هم پاک کرده ای ؟!
        نه!! شدنی نیسـت...
        نمی توانی آنچه رانداشتی پاک کنی !
        اهای غریبه دستهایش را میگیری تا احساس کنی عشقش را!؟
        لعنتی او که در کنارت نشسته با عاشقانه های من می خوابید
        فکر میکنی با خواندن دو آیه از یاد می برد خاطرات را!!!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4