يکشنبه ۲۷ آبان
|
آخرین اشعار ناب سید ظاهر موسوی
|
((که چه))
چشم هایـت را مـیان خــــــــارپیـچیدی که چه؟
دور گیسویت چـــنین دستار پیـچـیدی که چه؟
صدچمن گل از برای دید نت صـف بسته اند!
درحضورش خویش را بسیار پچیدی که چه؟
لحــظه ی از لاک بیرون شو نما سیروصعود!
خـویش را محـــروم از دیدار پیچیدی که چه؟
خویش را باان همه دانش دراین عصرفنون!
درمیان این در ودیــــوار پیــــــچیدی که چه؟
ذوق استعداد را در لایه ی عــــــــصر حجر!
در درون خانه وانــــــــــــــبار پیچید که چه ؟
گـــــوشه ی عزلت نشستن سوگواری تابکی؟
زندگی را با چـــــنین افـــکار پیچیدی که چه؟
چشم هارا شستوشوکن ، دید را جـــــور دیگر
عینکت را بانـــــــــــــــگاه تارپچیدی که چه؟
سیدظاهرموسوی2014
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.