سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        بلک مس

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۳ ۱۹:۳۰ شماره ثبت ۳۱۶۳۱
          بازدید : ۶۹۸   |    نظرات : ۶۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده

        شنبه های درد شیهه میکشد،
        عصیان شعبده ی آتش...
        در ارابه ی شرور شمع ها
        تا نجوای ارتداد تازه ای از کائنان کاج...
        جاری شدند
        مشکینِ شنل و مشتعل
        در ناقوس کنیسه ها
        ،
        چون کبودترین کولاک کهربایی تب
        در صفوفی ممتد
        با تکانه های موحش  ِکوبه وار
         
        باز،،
        کویر دیدگان خاک
        با کوهستان های خسته ،سخت میبارد
        از کابوس مرگ ستاره ای روشن
        ...!
        در قوس شبکده ی آسمان
        اینک
        که، کسوف روزها
        در فراموشخانه ی تاریکی،
        در اغمای گام های متواتر دریا
        کرخت و کفالوده تر،،
        با تلخفامی اضمحلالشان
        قیه میکشد
        خاطره ای را بر دروازه های شهر
        آنگاه که
        قلب شوریده ی شقایق را
        شکنجه دیده و شکافته آویختند
        و طلوع سرخفام پاک ش را
        ممزوج با شرابی بکر
        بر دامن بیشه زارانی خزانزده ،،
        به دست بادها سپردند
        هنوز
        ابلیسانه تازانند!
        با سایه بازی و خشم
        آنانکه،،
        در سینه ی سهمگینشان پیداست،،
        رخامین سیاهرنگی   -بیمار-،
        و چشمانشان ، آبستن نگاهی نامتقارن اسفبار
        و دستانشان برپاست
        مرتعش و زنگبار
        و معلولی نادان
        در جمجه هاشان
        پر از نقوش صلیب های غمبار
         
        پی نگار:
        باز در آدینه ای خمود
        این رویای اساطیر دورست،
        با بالهای بسته
        در پرواز
        شاید خروش آذرخشی شاید
        در پهنه ی رخوتبار این شب دیجور
        دریغا ...دریغ
        یک لمحه ی نور...
         
        "تقدیم به روح بلند فقید فرزانه، شادروان شریعتی...28 خرداد 93"
         
         و تقدیم به وسعت شقایق و دریا
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0