دوشنبه ۵ آذر
چهره ها رنگی نمانده شعری از خدیجه زینالی ( مهربانو)
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۳ ۱۹:۴۳ شماره ثبت ۲۹۹۷۵
بازدید : ۴۵۹ | نظرات : ۴۸
|
دفاتر شعر خدیجه زینالی ( مهربانو)
آخرین اشعار ناب خدیجه زینالی ( مهربانو)
|
بر زمین افتاده را سنگ ملامت چه زنی؟!
نزد او حرف از رسای قدّ و قامت چه زنی؟!
باد غارتگر شکسته شاخ شمشاد شکیب
باغ غارت کرده را طعن حقارت چه زنی؟!
درد نان، دانم بسی مردم به دوشی می کشند
سنگ طعنه بر چنین بار از دنائت، چه زنی؟!
سالک کوی خدا دیدم زنانی شیر زن
شیر پس شیرست !بر جنسش کتابت چه زنی؟!
عشق و ایثار شما که مایه ی فخر خداست
همنفس ، بر دامنت مُهرِ ضلالت چه زنی؟!
چهره را رنگی نمانده ، سرخی سیلی ست این
زخم ناسور مرا دیگر حجامت چه زنی؟!
داغ پیشانی فریب است و دلم کوه اَلم
غافل از اشک خدا رنگ حماقت چه زنی؟!
می چکد اشک غزل ، بین همه رنگ و ریا
بین این رنگ و ریا حرف از صداقت چه زنی؟!
دزدی و غارتگری شد پیشه ی مستولیان
دستبُردَش ،نقش بر پای ولایت چه زنی؟!
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.