ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
گرون شد در زمونش هرچه کالا
طرف می گفت ارزونه به واللا
نشونی؟ کوچه ی ما! نبش چار را
دکونِ اصغر آقا، بچه لیلا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
از اینور رفت تا اون سوی ایران
ز سمت بانه آمد سوی بالا
به هرجا جمله ای فرمود و تِر زد
زده آرُغ بدونِ گاز ِکولا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
غلط های اضافی در کلامش
نبوده اشتباهِ درس املا
طرف حدّ ِ سوادِش رفته پایین
نداند فرق فیفا رو با فیلا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
نموده انقلابی در ریاضی
نموده اختراعی بی تقلّا
دو و چار میشه هشتاد و سه چارتا
چنین آمارهایش گشته اعلا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
پتو که رفت! نوش ِجانِ ایشون
بُوَد دعوا سر پوشاک ملّا
به وزن کم چنان کاری نموده
که اکنون قامت ما کرده دولّا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
کِشَد آب خزر را تا به سمنان
کنار آن بنا بنموده ویلا
کی می پرسه که شد یا نه، جهنم!
به هر ویلا نهاده چار تا ژیلا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
چه نور پردازی بیستی طرف داشت
چطو میزد طرف هی نور ِ بالا؟
رفیقانش خدایی با چه رویی
عطا کردند هاله به هیولا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا
طرف داره خیال باز گشتن
حساب کرده رو رایِ پاچه مالا
نه جونم برده لولو اون که دیدی
به جون تو! به خاک کفش مولا
ز بس دیوار حاشا رفته بالا
طلبکاره طرف انگاری حالا