دوشنبه ۲۰ اسفند
بانوی باران شعری از اصغراروجی(غریب)
از دفتر مجموعه غریبانه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۷:۲۸ شماره ثبت ۲۸۷۶۰
بازدید : ۵۷۵ | نظرات : ۲۴
|
دفاتر شعر اصغراروجی(غریب)
آخرین اشعار ناب اصغراروجی(غریب)
|
اشکها آهسته می لغزند بررخسارم امشب
آتشم خاکسترم بیتابم وتبدارم امشب
واژه ها غمگین ترین و وبیتها یم زخم خورده
یک غزل بانام تودرباغ دل می کارم امشب
درکویرِ انتظارت سوختم بانوی باران
کاش ازشط لبت پیمانه ای بردارم امشب
این شب دلمرده ام بی خنده ات کی می شودسر
بی وجودت ازوجود خویش هم بیزارم امشب
دستهایم با دعا پل بسته ازدل تا خدا یم
تا که بگشایدمگر اویک گره ازکارم امشب
پرشده ازخوشه احساس زنبیلِِ دل من
می سرایم ازتو وازعاطفه سرشارم امشب
خیس تر از ابر و بی ماواتراز باد بهاری
درهوای حسرتت می نالم ومی بارم امشب
روز وشب خوابی نمی رویدبه چشمان غریبم
من به یاد چشم تو بیمارم و بیدارم امشب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.