سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      جناب ملحق عزیز،جناب نظری عزیزم،رضای نازنینم،بانو شهبازی

      شعری از

      رضا آرمان

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۷:۳۸ شماره ثبت ۲۲۷۷۸
        بازدید : ۱۱۷۵   |    نظرات : ۱۹۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر رضا آرمان

      باعرض احترام به همه عزیزانم . . .

      جناب ملحق عزیز،جناب نظری عزیزم،رضای نازنینم،بانو شهبازی گرانقدرم،جناب بافقی بزرگوارم،جناب آصف عزیزم ،استاد دلجویی عزیز ،استاد یگانه عزیز. . .

      بانو معین زاده مهربان،سمانه عزیز،صدف مهربان،پگاه جانم،میثم دانایی گلم،بانو عرفانی و و و همه عزیزانم که عذر میخوام اگر کسی از قلم افتاده اونم بذارید به پای ذهن شلوغ این حقیر . . .

      محسن حامد عزیز،مینای مهربان،بانو نفس احمدی مهربان قلب . . .

      نازنین دکتر سایت دلشید عزیز،طاهای خوش قلب،حسین باران گل،سحر دگلی  و و و

      دلم برایتان تنگ شده بود گفتم که اسمتان را زمزمه کنم شاید تسکینی شود . ..

      دوستتان دارم .. .

       

      امان نمیدهد این زبان بی رحم آدمیت . . .

      فکرت،نگاهت،بودنت،خنده و گریه ات،حتی نفس زدنت را با زبان درو میکنند . . .

      زندگی ات را داربست میبندند با افکارشان . . .

      باید هم جنس شان شوی . . .

      باید ریتم نفس زدن ات هم همانندشان باشد . . .

      بخندی حتی زوری . . .

      اشک بریزی،اجباری . . .

      باید باید باید . . . و این تلیقین واژه ی اجبار ادامه دارد .  . .

      آنچه از لنز نگاهشان میگذرد باید به دلشان بنشیند وگرنه له ات میکنند . . .

      بی صدا وجودت را به گلوله بی صفتی میبندند . . .

      واین تو هستی که چقدر طاقت بیاوری . . .

      این تو هستی که چقدر اراده نشان دهی در گذر از این باتلاق تلخ بی مهری و جان کُشی . . .

      امان از این زبان ها و افکار بد خیم . . .

      اما چه میشود کرد اینجا دنیاست . . .
       

       

      من اگرشام و سحرمست وخمارم به تو چه
      یـا زمستـی بـه تنـم خـرقـه نـدارم به تو چه

      تـو برو سجده به محـراب ریا کن همه شب
      من اگـر سجده بـه میخانـه گذارم به تو چه

      جنت و حـوری ورضوان همه ازآن تـوباد
      اگـر از میکده من مست سـر آرم به تو چه

      مـده پنـدم دگـر ای شیخ ، بـه مـن بـاده بـده
      مـن در آن جام چو بینم رخ یـارم به تو چه

      کم بـه مـن طعنـه بـه زن اهل جهنم نـه منم
      گرشود گوشه ی جنت سروکارم بـه تو چه

      کم بگـو مـن در میخانـه بـه جنـت نـدهـم
      می بری از کف من صبروقرارم به تو چه

      بعـد مـرگ من اگـر دسـت قضـا وعـده کند
      گـرخم و بـاده شـود خاک مـزارم به تو چه. . .

       

       

       

      ××××××××××××××××××

       

      این هم روزگار ماست . . .

      ما این چنینیم . . .

      برای رسیدن به قله ی هدفمان،پله ها را چنان رد میکنیم که انگار نه انگار دیگری زیر دست و پایمان است . . .

      بی حتی ذره ای گذشت، وجود همدیگر را له میکنیم در این مسیر بی مسیری و بی هیچ ابایی از همه چیز میگذریم  . . .

      حتی خودمان . . .

       

      ××××××××××××××××××

       

      ماییم وصدایِ بی صدایی هامان

       شد بسته به قرمز این جدایی هامان

      چون کرکس رذلی پیِ یک لاشه ی گوشت

      درگردشِ دنبالِ گدایی هامان. . .

       

       

      پ ن : بس نیست این همه آزار همدیگر‌؟ ؟ ؟

      بگذاریم هرکس همانطور که میخواهد نفس بکشد،هرطور که میخواهد زندگی کند . ..

      هرطور که میخواهد بخندد،گریه کند . . .

      هرطور که میخواهد حرف بزند . . .

      اینقدر به هم خنجر بدگویی نزنیم . . .

      بیایید به هم به جای واژه ی اجبار،به جای بی مهری ،بدگویی،به جای خودخواهی . . . " عشق " هدیه کنیم . . .

      دنیا زود گذر است . . .

      دنیا خیلی زود گذر است . . .

      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۴۶ شاعر این شعر را خوانده اند

      رضا نظری

      ،

      مهتاب سلطانی

      ،

      معروف ویسکی(ژیله مو)

      ،

      ناظر توحيدي ثمرين

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      هاشم دانش مایه(دانش)

      ،

      فروزان شهبازي

      ،

      ژيلا شجاعي (يلدا)

      ،

      ناهید فتحی (راشا)

      ،

      طاها محبی (حزین)

      ،

      حوریه(دلشید)اسماعیل تبار

      ،

      علی اسماعیلی

      ،

      صدف عظیمی

      ،

      غلامرضا پیرانی

      ،

      ابراهیم حاج محمدی

      ،

      محمدرضا صالحی ( مسافر بیابان )

      ،

      مینا فیروز

      ،

      امید اسدی

      ،

      علی مردانه (امید)

      ،

      رضا آرمان

      ،

      مصطفی یگانه

      ،

      زهرا جباری (فروردین دخت)

      ،

      باقر رمزی ( باصر )

      ،

      شهناز کارگر

      ،

      لیلا کبیر(یاسمین)

      ،

      پگاه دوسته پور(شهرآشوب)

      ،

      محمد رضا نظری(لادون پرند)

      ،

      هما زارعی(زمزمه های تنهایی)

      ،

      محمد مير سليماني بافقي(باران)

      ،

      سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

      ،

      فرمیسک(هاوار هه لوی)

      ،

      سمیرا شریفی (آسمان)

      ،

      معصومه عرفانی (عرفان )

      ،

      فرید عباسی

      ،

      میثم دانایی

      ،

      فائزه صادقی

      ،

      مریم رئیسی اردلی

      ،

      نرگس احمدی

      ،

      فاطمه رها

      ،

      شاهین بهروزی

      ،

      سمانه هروي

      ،

      لیلا اریا

      ،

      اوای باران(وربنا)

      ،

      شبنم نیک

      ،

      سید علیرضا رئیسی گرگانی

      ،

      حسين باران(کاک باران)

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      8