دوشنبه ۵ آذر
مرگ خورشید شعری از حامد خلجی
از دفتر کاغذ خیس نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲ ۰۱:۱۲ شماره ثبت ۲۲۳۳۷
بازدید : ۴۵۱ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب حامد خلجی
|
شانه ھاي ابرھا
برخیز کنار باد خورشید
بارانی بریز روي بوته ھاي تنھا
باز کن پنجره ھا را
رو به خورشید
که باز امد
رنگین کمان خیس
ان سوي صحرا
در روز سپید پروانه پر زد
سوخت از پرواز نور خورشید
فاصله ي پرواز
کم نیست
اسمان دور است
از بال ھاي تنھا
در باغ ھاي متروک امروز
گل اعزاي مرگ دارد
کلاغ ها روي شاخه ھا خواندند
اعزاي رفتن خورشید را
چشمان وحشی مردن
می درد روز را
در غروب خونین
می جود رنگ زرد خورشید را
در شب بی صدا
همه جا متروک و سیاه ست
ابرھا روي ماه
پرده دوختن
تا ذره ھاي نور
نباشد روي سايه ھا
روي درو دیوار
همه جا تاریک و بی روح
سايه ھا می دوزدند
عکس روشنایی را
براي اخرین طلوع فردا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.