دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر طاها محبی (حزین)
آخرین اشعار ناب طاها محبی (حزین)
|
آشپزخآنــ ِ هآ رآ اُپن نکنید
کسی نبآید گریه ی مآدر رآ ببیند . . .
انگشت ات که به در می خورد
دل من
می ریزد!!!
برایم دستی تکان بده می خواهم
ته مانده ی نگاهت را سر بکشم!
حضور توست که دیوانه وار شاعرم می كند
و در نبودنت شاعری دیوانه می شوم!!!
من نشانه ی کوچکی هستم از بزرگی "تو"
باد که می پیچد لای موهایت
دنیا خراب می شود و مست
من که جای خود دارم!!
میدانی وقتی چشمهایت را می بندی،
آفتابگردان ها خورشید را گم می کنند!!!
آشوبی كه از چشم های تو مرا فرا گرفت
مرثیه ی بی خانمانی تمام عاشقان زمین شد!
عاشق اسمم می شوم
وقتی تو صدایم می کنی
آشپزخآنــ ِ هآ رآ اُپن نکنید
کسی نبآید گریه ی مآدر رآ ببیند . . .
– —––уєѕ , ι αм ƒαllιηg ¯
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.