يکشنبه ۲ دی
کمی حلوای لب نذر لبم کن ... شعری از رضا محمدصالحی
از دفتر شاید فردا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۰:۵۱ شماره ثبت ۱۹۴۷۶
بازدید : ۵۷۲ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب رضا محمدصالحی
|
کمی حــلوای لب ، نـذرِ دل ِ بیمــارِ مـردم کن
به این شیرین دهانی،گریه هایم را تبسم کن
گرفتاری ما کــم نیست ، سودایی و رسوایی
تصـدق می کنـی ، پیـمانه را لبــریز ِگندم کن
اگر هسـتی عزیـز ِمصر ِایمانـم ، بیـا یــوسـف
زلیخـای دلـم پیـر است ؟ تـو، بـرنا تجسم کن
زمان قحطی عشق است، میسازی سبوی غم
بیـا یک بار هـم اشــک ِ مرا دُردانــه در خُم کن
غــرور کاملی داری کـه می دانی کـه زیـبـایی
بیا با جــلوه ای رسـم و رسـوم دلبری گُم کن
تمام سهم ِچشمانم حسودی ریخت در چاهی
به آن پیــراهنِِِ ِامن یجیـبت ، یـک ترحــم کـــن
نصــیبی می بـرم آیــا ز تـاکسـتان لب هــایت؟
کمــی حـلوای لـب ، نذرِ لبم کن یا تفاهم کن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.