سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 6 تير 1403
    20 ذو الحجة 1445
      Wednesday 26 Jun 2024
      • روز جهاني مبارزه با مواد مخدر
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۶ تير

      رموز عشق، بهار عاشقان

      شعری از

      از دفتر ظريف العشاق نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۱۸۵۱۷
        بازدید : ۵۲۳   |    نظرات : ۲۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر

      ★.¸¸.•*´`*•.¸.¸¸.¸¸.•*´`*•.¸

       

       

       

      شوهمدوش منه مجنون، تا رموز عشق آمــوزی   

      لحظه با اين دلـسوخته بنشين تا كه توهم سـوزی

      جز زهـد و رياضـت كـي عـاشقي رسـد به ياري

      لـحظه بامـن باش تا كـه رسي به عيش و پيروزي

      شـب در ذكـر آن جــويم  روز در پــی آن يارم         

      انـدر ســر من ایــن گذرد، ســــودای شـباروزی

      من روح و روان خـويش را مانـند پروانه سـوزم       

      تاتو رخ جانفزاي خويشرا،چون شمع برافرروزي

      در موج بـيكران مــحبت، رمـوزها افزون است

      بايد ايـجان شـاگرد شــوي تاكه آمـوزي رموزي

      ازنـوش جــام وصــال او از حــق امـــيدها دارم         

      دل از تـو بـرنـدارم شـايـد كه رســم بــتو روزي

      یـک رشــته از گـيسوي او بـاتيغ غــمزه و نازش

      ای ظريف چشتي بستان تا كه چاک جگر دوزی

       

      ★.¸¸.•*´`*•.¸.¸¸.•*´`*•.¸.¸¸.•*´`*•.¸

      آمــد بـــهار عـــاشـقان آرام جـان مـن كجا   

      لحظه وصف عاشقان، روح روان من كجا

      بلبل نــشسته كنار يا لــيكن من تـــك و تنها  

      بارها نوشم جام جفا ، دلبر مستان من كجا

      از درد هجران، ز سما سركشيده فغان من   

      ديده زاشك دريا گشته، نورچشمان من كجا

      آنكه غــمگين گشته منم، رسواي زمانه منم  

       ــبدنام دوران مــنم ، غنچه خندان من كجا

      دردي كز جاني بُـوَد راحت فــزاي دل بُوَد   

      زخــم زبانش مــرحم بُوَد ، درمان مـن كجا

      زسرشكم ماندم پا به گل، وزياران گشتم خجل   

      دلرا از جهان بركندم ، جان و جهان من كجا

      ازدست دل مهجورم ، وز دوري يار به فغانم    

      به هواي عشق به پروازم ، گل افشان من كجا

      هرگل جاني نشود ، همراز و همنشين ــنشود  

      گلها زياد است ، اما گــل ارغـــوان مــن كجا

      موجود فاني دوست نشود آنكه باقيست يارشود  

      هركس مــونس نـــشود ، يار جاودان من كجا

      ظـريف گــشته شيدا سخن ز عشق او آفتاب دل

      بيخود شعرم موزون گشته، شرين زبان من كجا

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0