يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر محمدرضا پهلوان(عرشيا)
آخرین اشعار ناب محمدرضا پهلوان(عرشيا)
|
بهم بگو چطور شده
ميخواي دلم رو بشكني
من كه گناهي ندارم
چرا كه تهمت ميزني
بهم بگو هواي تو
بدشده توي زندگيم
من كه واست حرف نزدم
توي تموم خستگيم
بهم بگو غصه ي تو
آتش به جونم ميزنه
تاكه يروز گريه كنم
تهمت به خونم ميزنه
آره دلم گناه داره
بازي نكن خسته شدم
مني كه خيلي خوب بودم
به بند تو بسته شدم
ياد تموم صحبتام
دلم رواز خون مي كنه
ليلي اگه با من مي رفت
اسير مجنون مي كنه
شيرين براي غصه هام
فرهاد رو گريون ميكنه
آدم نبودي ببيني
چه جوري حيوون مي كنه
من كه بهت گفتم يروز
جداميشه پيوندمون
گريه مياد به جاي تو
به جاي هرلبخندمون
حالا كه حرف اخرم
بيا دلم رو بردار
راست ميگي من نمي تونم
خوب پس خدانگهدار
عرشيا 15 ساله از اهواز
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.