سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 17 بهمن 1403
    7 شعبان 1446
      Wednesday 5 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت کن که چه مي‌يابي. امام سجاد (َع)

        چهارشنبه ۱۷ بهمن

        دلم می گیرد از دنیا

        شعری از

        حسین توسطی(بدرود)

        از دفتر بدرود نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۲ ۱۱:۱۷ شماره ثبت ۱۷۵۴۵
          بازدید : ۱۰۱۱   |    نظرات : ۸۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین توسطی(بدرود)
        آخرین اشعار ناب حسین توسطی(بدرود)

        دلم میگیرد از دنیا...،
         
        ز دنیایی که میگیرد،
        دلارامی دلها را ...،
        از این تقدیر و زین تدبیر،
        از این تصویر ...
        و زین تزویر،
        از این نفرین دامن گیر ...،
        وزین تکوین بی تأثیر،
        از این تعبییر و زین تفسیر،
        از این تقصیر ...
        و زین تحقیر،
        که زنجیر میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا؛
         
        از این باریدن باران ...،
        از این بوران و زین طوفان،
        از این ایمان ...
        و زین کفران،
        از این بازیچه ی شیطان ...،
        و زین تعزیر بی پایان،
        از این تبخیر و زین قطران،
        از این تکفیر ...
        و زین خسران،
        که گریان میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این هنگامه اوهام ...،
        از این ابرام و زین ایهام،
        از این باور ...
        و زین ابهام،
        از این آغاز بد انجام ...،
        و زین پرواز بی فرجام ،
        از این فراق و زین ماتم،
        از این آفاق ...
        و زین عالم،
        که سرسام میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این گردون بی سامان ...،
        از این گیتا و زین کیهان،
        از این پیدا ...
        و زین پنهان ...،
        از این غوغای نامردان ...،
        وزین بلوای نا اهلان،
        از این دردها و زین درمان،
        از این مبداء ...
        و زین پایان،
        که نالان میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این خرگاه بی درگاه ...،
        از این گهگاه و زین هرگاه،
        از این همگام ...
        و زین همراه،
        از این افلاک جولانگاه ...،
        و زین انسان نا آگاه،
        از این ناگاه و زین بیگاه،
        از این کج راه ...
        و زین بیراه،
        که گمره میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این بانگ بد آهنگ،
        از این مطرب و زین چنگ،
        از این هجمه ...
        و زین جنگ،
        از این پرمون صد رنگ ...،
        و زین پرهون بد رنگ،
        از این شرزه و زین شنگ،
        از این خدعه ...
        و زین نیرنگ،
        که دلتنگ میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این دوّار بی مقدار،
        از این غدّار و زین دیّار،
        از این طرّار ...
        و زین عیّار،
        از این گفتار بی کردار ...،
        و زین کردار بی پندار،
        از این ادوار و زین پرگار،
        از این دوری ...
        و زین دیدار،
        که بیمار میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این اغواگر خوش رو،
        از این گنبد و زین بارو،
        از این لشگر ...
        و زین اردو،
        از این شبهای در پستو،
        وزین روزهای پیش رو...،
        از این افیون و زین دارو،
        از این شهد ...
        و زین کندو،
        که جادو میکند ما را ...؛
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این دلدار صد دلبر،
        از این تیمار و زین محتر،
        از این مهتر ...
        و زین محشر،
        از این آتش و خاکستر ...،
        و زین مقبره ی مغبر،
        از این عابر و زین معبر،
        از این مغرب ...
        و زین خاور،
        که بی سر میکند ما را...،
         
        دلم میگیرد از دنیا،
         
        از این هستی و هستانش ...،
        ز پاییز و زمستانش ...،
        و زان فصلِ بهارانش،
        و تابستان سوزانش ...،
        و زین بیداد عریانش،
        دلم جانانه میگیرد،
        و میگیرد از این دنیا ...،
        از این دوران وانفسا ...،
        و زین احساس بی معنا ...،
        که آرامش نمیگیرد،
        و میدانم که میمیرد،
        از این غمها شبی تنها...،
        دلم میگیرد از دنیا...،
        "حس تو"
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4