سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        این غمنامه را کسی نخواند

        شعری از

        حسین توسطی(بدرود)

        از دفتر بدرود نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ شهريور ۱۳۹۲ ۰۱:۴۹ شماره ثبت ۱۷۸۵۷
          بازدید : ۱۲۲۴   |    نظرات : ۱۵۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین توسطی(بدرود)
        آخرین اشعار ناب حسین توسطی(بدرود)

        این غم نامه را کسی نخواند

         

        امشب...؛

        یاد آخرین، نگاه زردت را ...؛

        از چشمان شبگردم ...؛

        بدون درد ...؛

        برداشتم !

        هر روز، سردي حرفهایت ؛

        روی صورتم ...؛

        یخ می بست، ترک میخورد ؛

        و در بلوغی زود رس ...؛

        چروکها...؛

        شکسته می شدند !

        اما، هنوز ...؛

        سکوتِ روی لبهایم ؛

        درد میکند ؛

        زمستان رفت و ...؛

        سرما را برد؛

        اما...؛

        سوز و سردي نبودنت را...؛

        هرگز...؛

        نخواهد برد ؛

        جای پای رفتن ات ...؛

        چون کوهي از یخ ...؛

        ایستاده ...؛

        بر خاک تفتیده ام ؛

        و من ...؛

        صندوقچۀ سیاه خاطراتم را ...؛

        با یاقوت سرخ و ضربان دارش ...؛

        در پشت میله هایی که... ندانستی ...!

        زنجیر کردم ؛

        و تو...؛

        روی قفل سنگی آن...؛

        حک کردی...؛

         "این غمنامه را کسی نخواند" !

        چه آرامشی دارد ؛

        خوابیدن و خواب دیدن ...؛

        در ساحل سردِ...؛

        کفشهای خاک آلوده ات ؛

        در این داغستان سوزان ؛

        و اما...؛

        نه دیگر این خاک ...؛

        و نه حتی آن کفشها...؛

        به گرد پاهایت...؛

        نخواهند رسید!

        و من...؛

        اینجا... و تنها برای آخرین بار...؛

        دعا کردم !

        خواستم ات، تا که بازم آیی...؛

        در خواب خود خواسته ام !

        و تو...؛

        شاید اين بار...؛

        بمانی، در انتظار...؛

        و یا شاید ؛

        در ابدیت، مهمانم شوی!

        و این، پایانم بود؛

        پایان من، پایان چشمهای بازم...؛

        پایان بیداریم؛

        اما ... نه پایان انتظارم؛

        و ای کاش،... هر گز؛

        نیایی!

        تا همیشه...؛

        انتظارت زیباست!

        ***

        وبسایت "حس تو"

         

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0