جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر حسن درویشی (فاحه)
آخرین اشعار ناب حسن درویشی (فاحه)
|
یا نور فوق کل نور
روی شیشه ، سایه ای افتاده است
پنجره، بار دگر آبستن است
چهره ای تاریک از تو،سالهاست
مرهم زخم عمیق این تن است
سایه ای شاید شبیه معجزه
یا به پهنای تمام زندگی
یا به قد بی وفایی های تو
یا به رنگ سالها آوارگی
می نوازد سطح صاف شیشه را
سایه ای هم رنگ شب های سراب
روی بوم سرخ قلبم می زند
هرزمان با خوشدلی، نقشی بر آب!
سایه ای با بوی نوشین لبت
یادگاری ازتو را تخمین زدن
چشم هایت را تصور کردن و
با صدایت سینه را تسکین زدن
سایه های سال های رفتنت
سخت بر اندام من سنگین شده
هیچ رنگی قامتم را بر نکرد
گرچه دنیا روشن و رنگین شده
روی شیشه سایه ای افتاده است
کاش!،این نوبت تو باشی پشت در
آتش این عشق خامش گشته را
با نفس هایت بسازی شعله ور...
تقدیم به همه ی آن هایی که در نهان خویش زخمی کهنه دارند
باعرض پوزش اگر موجب رنجش خاطر بعضی عزیزان شد...
بادرود
فاحه
پسر اردیبهشت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.