جمعه ۱۴ دی
چو ز حسنت سخنی تازه شنیدم شعری از علی صمدی
از دفتر بهترینم باش نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۳۷ شماره ثبت ۱۶۵۲۲
بازدید : ۷۴۲ | نظرات : ۳۹
|
|
چو ز حُسنت سخنی تازه شنیدم
به دلم نقش دلارای تو دیدم
همه شب تا به سحر در تب عشقت
چو نسیمی به هوای تو وزیدم
در هر خانه که رفتم تو نبودی
سر هر کوچه رخت را بکشیدم
من آواره به کویت ز شراری
که زچشمان تو سر زد نرمیدم
آتشم زد نگهت تا که نگاهی
به تو کردم ز دلت ناز خریدم
پر پرواز ندارم که زنم پر
چو به دیدار تو دادند نویدم
بزنم چنگ به زلفت همه عمرم
که ز هر تازه گلی دل بِبُریدم
به تو دلبسته شدم من به نگاهت
بنوازم که نمودی تو مریدم
نگذر از دل تنگم نگهم کن
کم و بیشم به نظر شعر سپیدم
به تمنای تو طی شد همه روزم
به تو من هرچه که کردم نرسیدم
علی صمدی پاییز 91
درود بزرگواران گرامی
لطفن نقد بفرمایید
راهنمایی کنید
سپاس از لطفتون
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.