سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        نبودن تو

        شعری از

        آرزو حاجی خانی

        از دفتر فصل موهای تو نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ۰۸:۰۳ شماره ثبت ۱۶۱۹۰
          بازدید : ۹۲۳   |    نظرات : ۱۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرزو حاجی خانی

        نبودن تو، جارچی لولای دراست درسنگفرش اتاقم که وارفتن شعرهایم را به مَردهای دوره گرد خبرمی دهد. نبودن تو، هفتادحسادت را اززن های همسایه دورمی کند. هنوز به بوته های روی دیوارهمسایه مشکوکم. موقع ردشدن ازرودخانه پاچه های شلوارت را بالا بزن من به لبهای رودخانه مشکوکم. نبودن تو، عقل من است که درکوچه های خلوت تشییع می شود. ............................... آرزونوشت:می دانید که نقد شعرم رادوست می دارم.
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        سمیع مددی

        ،

        تاراز (امین افضل پور)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        آمنه رمضانی

        ،

        سیدعلی منصوریان (سید)

        ،

        فرهین رام

        ،

        احمد بیرالوند

        ،

        محبوبه گرشاسبی(محبوب)

        ،

        منوچهر منوچهری (بیدل)

        ،

        سامان سعیدی

        ،

        حسین علی دلجویی

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        محمد_نوروزی

        ،

        صادق آل موسوی،بیژن

        ،

        زهرا ستایش کیا

        ،

        باران وکیلی

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        نادر اقبال

        ،

        امير حسين اميريان .د

        ،

        معتمدی

        ،

        سید ظاهر موسوی

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        کبوتر باران(حسين باران)

        ،

        محمدرضا پهلوان(عرشيا)

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        ابوذر نخعی مطلق (الف)

        ،

        علی صمدی

        ،

        زهره ساجد

        ،

        آرامش ظهرابی

        ،

        فاطمه سادات فاطمی جبلی

        ،

        فاطمه جهانباز نژاد

        ،

        فرمیسک

        ،

        فاطمه برونی (خودم)

        ،

        محمد رسول بهمنی

        ،

        مریم شجاعی

        ،

        محسن ابراهیمی ( غریب )

        ،

        حامد خلجی

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        محمد علی شیردل

        ،

        بیژن آریایی(آریا)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        محمد دهقان

        ،

        حامی شریبی

        ،

        مرجان جلال موسوی

        ،

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        مریم رئیسی اردلی

        ،

        امیر ابراهیمی

        ،

        شهریار شفیعی

        ،

        مهدی فخیمی

        ،

        غلامعباس عالم دوست

        ،

        شفیقه طهماسبی

        ،

        فریداصل

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4