پنجشنبه ۶ دی
ای کاش شاعر نمی شدم شعری از سعید مطوری
از دفتر دفتر اشعار سپید نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۲ ۱۷:۵۲ شماره ثبت ۱۵۶۱۸
بازدید : ۵۷۹ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب سعید مطوری
|
شاعر شدم
روز با شعرهای کودکیم
شاد بودم با واژه های لبخند
شب شد
من و فانوس هوشیاریم
و دیدن درد
شبهایم آبستن غم شد
از این همه دردهای
درون سایه های شب
و زود پیر شدنم
گورکن نا امیدی
امیدم کودکبم را
شادی هایش را
در لحظه های خود
زنده به گور کرد
حال شاعری بی شعر کودکیم
در من حسرت یک لبحند
و شعری که کودک کند مرا
در بستر ندیدن
این همه دردها
دیگر می ترسم
و فریاد میرنم
با تمام اشک آرزوهای
بر باد رفته ام
و می گویم
ای کاش شاعر نمی شدم...
بداهه
سعید مطوری/ مهرگان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.