پنجشنبه ۱۸ بهمن
|
|
دارم چشماتو می بینم/توئی که غرق لبخندی
نگاهم باز،تر میشه/چه حسی میده می خندی
خیالم بی تو تب داره/دلم دستاتو کم داره
میون اینهمه لبخند/چشام اروم می باره
یه حس خوب و رویائی/هنوزم با منه هر شب
هنوزم خواب می بینم/دارم می سوزم از این تب
همینکه فکرتم هرشب/همینکه با منی تو تب
همین بسه برای من/همین اواز زیر لب
نمی خواد فکر من باشی/نمی خوام که تو تنها شی
برو هرجا که قلبت هست/همون جائی که پیدا شی
همین حالا از این رویا/سفر کردی چقد خوبه
برو شاید یکی باشه/که تو قلبه تو محبوبه
نمی خواد فکر من باشی/نمی خوام که تو تنها شی
برو هرجا که قلبت هست/همون جائی که پیدا شی
منم با یاد تو شادم/یه قولی به خودم دادم
بگم اروم زیر لب/نمی ره خندت از یادم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.