جمعه ۲۵ آبان
که از بخت بلندم کدخدایی کرده ام پیدا شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر قصیده
ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ تير ۱۳۹۲ ۲۰:۱۷ شماره ثبت ۱۴۴۷۷
بازدید : ۹۸۳ | نظرات : ۱۷۴
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
علی جان مثل تو من هم خدایی کرده ام پیدا
دوباره محفل مهر و صفایی کرده ام پیدا
پس از عمری پریشانی غریبی، خانه بر دوشی
کنون در گوشه ی دنجی سرایی کرده ام پیدا
مرا بردی به احوال غریبی های نمناکم
خدا را شکر اینجا آشنایی کرده ام پیدا
میان این محارم هیچ دل تنگی نمی بینم
چو دلهای رئوف دل گشایی کرده ام پیدا
من از جایی پریدم که پرستوهاش کوچیدند
علی جان لانه ی نابی و جایی کرده ام پیدا
مرا استاد خواندی ابتدای شرمساری ها
ولی من در مرامت انتهایی کرده ام پیدا
تمام حرف های بی صدای سینه ام گفتی
کنون با شوق بنویسم صدایی کرده ام پیدا
به جمع کوچه باغ سایت ناب خود پس از عمری
برای چون افکارم ، چرایی کرده ام پیدا
همین فرهین که مهتابش صلای آسمانم زد
عزیزی ،کهکشان دل ، دلربایی کرده ام پیدا
همین مسعود، عباسم ، صدف ،درویش ، زهرایم
ببین خالوی طنز پر بهایی کرده ام پیدا
من این آرامش جان را به صدها عشق نفروشم
که در تسکین دردم دکترایی کرده ام پیدا
امیرم، صادق و فرزاد، آلاله ، توکل ها
من اینجا،مژده ،محبوبه،ندایی کرده ام پیدا
ترانه،طلعت و ناهید و آذین و همین عرفان
پرند و عرش و حامد مقتدایی کرده ام پیدا
بگو درویش جان ، بهزاد من ، توماج ، زیتایم
شما در انتها من ابتدایی کرده ام پیدا
به مرجانم ، پرندم ، با غریب آشنای من
برای عشق ورزی ها گرایی کرده ام پیدا
امیر و محسن و پژمان و بارانی ز یارانم
برای سینه ی تنگم هوایی کرده ام پیدا
منیژه ، مریمم ، اوج کلامم ، خواهران من
برای ذوق تبدارم دعایی کرده ام پیدا
الهه دختر خوبم ،خدا باریده در چشمش
که در تقدیس چشمانش حرایی کرده ام پیدا
چه شیرین میچکد لادن ز مژگان غزلهایم
که در طوفان ترمک ناخدایی کرده ام پیدا
شقایق های مشهد در نگاه سیدم رقصان
که در مهسای چشمانی شفایی کرده ام پیدا
خدا را شاکرم بعد از شکستن های پی در بی
پر پرواز و شهبال رهایی کرده ام پیدا
بخوان از سرو ناز و سید سبزینه پوش من
که زیر سایه اش آل عبایی کرده ام پیدا
مرا در شهر دلداران چه جای عرض اندامی
که از بخت بلندم کدخدایی کرده ام پیدا
اسامی مانده بر دستم ، امید مغفرت دارم
برای عذر تقصیرم خدایی کرده ام پیدا
حدیث عشق ما دیگر علی جان ماجراها شد
و من با این قصیده ماجرایی کرده ام پیدا
======
بیان احساسم با بداهه ای در پاسخ به دلنوشته ی علی صمدی بزرگوارم...
همراه با پیشکش به کدخدای شهرک عشق ناب...
با پوزش از بزرگواران که ذکر و یا عدم ذکر نام عزیزشان چیزی از درجه عشق و عزتشان در دلم و ارادتم به ایشان در سینه ام نمیکاهد..
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.