شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
آخرین اشعار ناب طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
|
ای آنکه هستی نای من
در گوشه ای ازخانقاهت جای من
دل مُرده از این جسم و جان ، آزرده از این من منم
بر هم بزن افکار ِ بی معنای من
کن شعله ور آوای من
*********
خواهم برایت جان شوم
گلواژه در گلواژه ات ، ایمان شوم
گفتی نداری جز هوس ، جا مانده ای در یک قفس
گفتم رها گردم ز خَس ،انسان شوم
همسایه با جانان شوم
*********
دیدم تماشایی شدم
آئینه در آئینه زهرایی شدم
دیدم فروزان می رسد از پشت ظلمت کوه نور
بیخود زخود سرمست زیبایی شدم
چون قصر مینایی شدم
*********
حالا سراپا آتشین
پُر میشود هر لحظه لحظه از یقین
دَر پشت ِدَر گل می کند امشب سحر بی اختیار
آمد نگاری مه جبین صد آفرین
قائم بذاتش مُلک دین
*********
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.