به چه افتخارمیکنید ؟
به چه افتخارمیکنید ؟
به اینکه ،
درجشنِ خوبِ انسانیت ،
زناکجاها ،
چون اجلِ معلق و مور و ملخ
پیداتون شد ،
همه لیوانهای شربتو شکستید ؟
به اینکه ،
حرامو حلال کرده
حلالو حرام کرده ،
حتی لفظِ خوبِ حُرمتو شکستید ؟
به اینکه ،
درآن جشن روحانی و سماعِ ما پیداتون شد و،
زدید بَربَطو شکستید ؟
به اینکه ،
اینقدریکریزلعنت کردید ،
برهمه آنچه که خود لایق بودید
حرمتِ واژه واژه های لعنتو شکستید ؟
چقدر ابلیس ازهمه تان راضی است
به اینکه در ازای ، دعوت پیغمبران ،
آنهمه زیبا دعوتو شکستید ؟
همه ش جنگ و همه ش جنگ
ازاین ناراحتی که ، ما حربَه تو شکستیم ؟
تو بودی و حیاط خلوت شیطان
ازاین ناراحتی که ، چِندشهای آن خلوتوشکستیم ؟
به دین ضربه ها زدی
حالا ناراحتی که ، با ضربتی ضربتِتو شکستیم ؟
نعره ها بس کشیدی
نه به حق ،
بلکه وقتی حس کردی سهم تو از،
حرامخوری کمترست
ازاین ناراحتی که رسوا شدی ،
با سکوت وصبرمان ، آن معصیتِ نعره تو شکستیم ؟
بهمن بیدقی 1403/11/27
مانندهمیشه بردلم می نشیند
دلخوش شده ام از خواندن سرود شما
درود برشما
شاعرواستادگرامی