حافظه

یکی از بهترین کاراتونههه...
دیگععع حس نمی‌کنم شعراتون از چند واحد مجزا درست شده باشهع... منسجم و پایدار بود...
آرایه‌های تشخیص، آشنازدایی و... بسیار زیبا بودند تصویرسازی پایان شعر بی‌نظیر...
ولی احیانا اسم شعر آرام‌بخش نیست؟...
درود بر جناب رجبی ارجمند
صبح‌تان نیکوو

درود شاعر عزیز
یلدایتان مبارک
به گیسوی سیاه یار می مانی
سیاه و پر شکن آرامش جانی

❣️به نامِ یگانه‌خدای‌ِ هستی‌بخش❣️

🌷دلِ شاد و عاشقانه نه انار و هندوانه
همه‌وقت می‌تپد مِهر به درونش از بهانه
به صَفایِ آیه‌ی حَمد به شگونِ فالِ حافظ
بنویس سَطری از عشق تو به خطّی از ترانه🌷

🌹🍉🌹
سلام و عرض ادب و ارادت
آقای دکتر رجبی پرستار عزیز و گرانقدر
🌹 عرض تبریک 🌹
یلدایتان شاد روزگاران‌تان خوش 🍉🌹🍉

🌷بااحترام 🌷

🌷

سلام و درود جناب رجبی

سلام بزرگوار
دلنشین
بسیارز یبا
هزاران درودبرشما

درودتان گرانمهر
اشعاری زیبا، چندلایه، سپید و منحصر به فرد
در فضای خاص بهداشت و درمان
کوشاییتان پرثمر و شادیتان مستدام
شبهای شادی برای شما ارزودارم

درود حسام جان زیبا قلم

درود و ۱۳،۳۲۴،۵۶۵،۴۵۷ سلام به خدمتت (ان شا الله موجودی حسابتم همینقدر باشه😁). مثل همیشه شعر متفاوت تازه و دل انگیز. این قسمت
«و هر اسمی که
سَرم را، به خاطر می سپارد»
را هم دوست دارم هم ندارم. از طرفی این جابجایی معنای مجازی قدرتمندی را برایم القا نمی کند اما از طرف دیگر بازتاب دهنده «بی حواسی» است؛ انگار شاعر که کلید هایش را بر در جا می گذارد و... گاهی سخنان را هم اینگونه ادا می کند. نمی دانم منظورم واضح هست یا نه...برای خودم هم زیاد واضح نیست😁😁😁

کولاکی برار کولاک