پژمان۲

سلام حسام عزیز و مهربان
از تقدیمی ات بسیار خرسندم
و ببخش که دیر خدمت رسیدیم
خودت میدانی این روزها به جای جنگ و جدل های مجازی و طایفه بازی دوستان شاعر سعیم بر آن بوده کتاب بخوانم فیلم ببینم اگرم قووولید😁😁 یا همان جوشید شعری بنویسم.

حالا سرکی به شعرت بزنیم
هرچند گفتی شعرت را ویرایش نکنم اما....
جای خالی را پر کنید(۲۰ نمره)

اولین نکته:
جلوگیری از پسوند پیشوندهای غیرضروری در شعر

مثلا: نه اضافه ی وزنش را
(ی کسره خوان) باعث سقوط در خوانش میشه
نه اضافه وزنش را

نکته دوم:
انتخاب کلامتی که به زبان شعر نزدیک تر باشد
مثلا: و من لختی که قبل از
و من برهنه ای که قبل از...

نکته ی سوم:
تقطیع درست جملات یا بندها

هر وقت حس کردید پایان یه جمله رسیده یا به اصطلاح ایستایی شده
برای کوتاه شدن هر خط و یک نفس خواندن
باید به خط بعد رجوع کرد.
که تقریبا در این شعر رعایت شده است

تمامی این نکات به درست خواندن و یکدستی شدن زبان شعر کمک میکنه

یادموووووووون نره شعر اتفاقیه که تو زبان رخ میده!!!!

حالا از نکات قابل ویرایش گفتیم و میدونم این نسخه ی ارسالی نسخه ی اولیه ی این شعر زیباست
حالا بریم سراغ تصویرسازی های ارزشمند اثر.

چیزی که شعر سپید یا موج نو و مستقاتش و از دیگر سبک ها مجزا میکنه
بنظرم همین وفور تصویرسازیه
اما چه نوع تصویرسازیه؟؟؟

عموما دست بردن در امور طبیعی به صورت تخیلی یا بهتر بگم فراواقعی(سورئال) باعث تصویرسازی میشه.

به این بند توجه کنید:
بیا جهان را شاعرانه تر تصور کنیم
من آب های پشت هر سد را
وصل کرده ام به چشمانم
و همه را گریسته ام

خود شاعر برای بازگو کردن حس و حال درونیش داره میگه بیاید جهان و شاعرانه تر تصور کنیم
و میدونه این امر تنها با تخیل صورت میگیره

در زندگی عادی و چشمای انسان هیچ وقت این حجم از اشک جا نمیشه
که حسام با آرایه ی اغراق این حس تخیل و به شعر تزریق کرده
ما سه نوع اغراق داریم که به صورت سرتیتر مینویسم اگه دوست داشتید میتونید برید راجع بهش مطالعه کنید

۱) مبالغه
۲)اغراق
۳)غلو
که این بند شعر حسام از نوع غلو هستش
یه مثال از مسعود سعد سلمان
از ضعیفی چنان شدم که ز تن
در دل من ببینی اسرارم

یه مثال از فردوسی بزرگ:

دلاور ز گفت پدر چون هژبر
یکی نعره زد کآب خون شد در ابر

خلاصه که حسام رجبی و به شخصه یکی از بهترین تصویر سازهای شعرای امروزی میدونم
که عمر شعر نوشتنش به یک سال هم نمیرسه
و این صورخیال خبر از شاعری نوپرداز میده

والمخلصین و المخلصات