جمعه ۲ آذر
مسیر حیات شعری از معصومه داداش بهمنی
از دفتر پروانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳ ۱۴:۵۳ شماره ثبت ۱۳۳۰۷۶
بازدید : ۵۸ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر معصومه داداش بهمنی
آخرین اشعار ناب معصومه داداش بهمنی
|
این حیات است که در
ظلمت آن کوچه دوید.
دستپاچه ته کوچه ی
بن بست رسید.
خانه ی کودکی اش دید،
دلش آرام گرفت.
خیره بر برگ درختان حیاط
همه در دست خزان ،
دلش سخت گرفت.
ساعتی قبل که باران زده بود،
ته آن حوض که رنگ را به زمان
باخته بود،
آینه ای تار ،ز ابر نگران ساخته بود.
نگهی کرد در آن، به ژرفای جهان.
رخ پاتال حیات، ته آن حوض نشست.
اشگ و لبخند گره خورده به چشمان حیات،
زیر لب گفت: این زمان بود که بی وقفه گذشت.
کودکی لی لی کنان، و جوانی غافل از عمر و زمان،
کوله بار عیش و عشرت، همگی در خاطره است.
در نهایت این حیات است ،که در قلب حیاط
آخرین لبخندش، ته آن حوض، ماسید و شکست.
معصومه داداش بهمنی.
|
نقدها و نظرات
|
سپاس فراوان...بزرگوارید استاد عزیز پایدار باشید | |
|
سپاس فراوان از مهر و مهربانی شما بمانید به شعر و مهر | |
|
سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر احساس بود