سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        انگشت های باد

        شعری از

        محمدرضا آزادبخت

        از دفتر گاو یک چشم نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۱۱ شماره ثبت ۱۳۲۴۳۲
          بازدید : ۴۲۷   |    نظرات : ۶۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دفتر گاو یک چشم تقدیم می کند
        ای آفتاب نگذار 
        دستهایم وبال پاهایم شود 
        گاهی پاهایم 
        به شکل ستاره ها می خندند 
        ومادرم صمیمانه همراه آفتاب 
        حیاط (حیات )را کول می گیرد ....
        از کوچ شن ها در شب بیزارم 
        کسی از شب می پرسد 
        آیا زندگی لهجه مادرم را داشت ؟
        ورای فردا
        کدام سایه در شن خواهد نشست 
         
        مرگ دیگر گونه کودکی بود 
        انگشت های باد را همواره می شمرد
        مرگ دیگر گونه سفری بود 
        طول عمر یک ناشناس را 
        زیر بالش فلسفه خفه می کرد 
        مرگ در کفن خود تنها نیست 
        ای آفتاب نگذار 
        شعری مورد توجه مهربانی مرگ قرار بگیرد 
         
        مرگ دیگر گونه دقیقه ای بود 
        در رودخانه تن وزغ ها را 
        پیوسته در هراس خیس سکوت می برد 
        دریا غفلت حضور مرگ زنی است 
        مدام در غریزه پاهایش 
        اشتباه نم دار کودکی هایش خواهد بود 
        ای آفتاب نگذار 
        پنجره اندوه احساس یک شن باشد 
        گاهی تاریکی 
        ضربه مهلکی بر چراغ خانه خواهد بود 
        هنوز سرنوشت غم 
        تفسیر شهوت زنی ست 
        مدام خانه  درختان را 
        در عرش مرگ جستجو می کرد 
        غیر عادت مرگ مجادله ی انگشتهای باد است 
        انگشتهای باد روی شن به کدام طرف خواهد رفت 
        ۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳
        تقدیم به وزن نم دار سکوت 
        با احترام محمدرضا آزادبخت 
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۹
        خندانک
        درودبرشما جناب آزادبخت عزیز خندانک
        زیباومتفاوت مثل همیشه خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۲۹
        درود استاد بانو عجم ممنونم
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۱۰
        درود استاد عزیز
        پر معنی وزیباست
        "گاهی تاریکی
        ضربه مهلکی بر چراغ خانه خواهد بود "
        عالی خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۲۹
        درود استاد استکی ممنونم
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۵۰
        درود بر جناب آزادبخت استاد ارجمند خندانک
        برخی سطور زیبا و پرمعناست خندانک
        روز پر خیر و برکتی داشته باشید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۵
        درود استاد بانو شاهزاده ممنونم
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۱۸
        مرگ پایان زندگی نیست
        درودبرشما
        سپید زیبا وفیلسوفانه ای بنظرم بود
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۵۵
        درود بانو رحیم زاده ممنونم
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۵
        درود بر شما جناب آزاد بخت

        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۲۵
        درود استادمحمدی ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۵۰
        درود. با اجازه آقای آزادبخت و خانم سمیعی...من کامنت تحلیلی خانم سمیعی را سبز می کنم
        درودتان باد جناب استاد آزادبخت عزیز شاعر گرانمهر خندانک
        شعر زیبا و تامل برانگیزی از قلم نابتان خواندم
        زنده باد

        شما لحن و فرم زبانی و روایی مخصوص به خود را دارید.
        این شعر ترکیبی از نمادگرایی پیچیده و مفاهیم فلسفی است که به طرز خلاقانه‌ای به بررسی موضوعاتی چون زندگی، مرگ، زمان، و تجربه انسانی می‌پردازد.
        زبانی پر از نماد و استعاره
        شعر با استفاده از زبانی پر از نماد و استعاره، فضایی چندلایه و رازآلود ایجاد می‌کند. از \"آفتاب\" به عنوان نماد روشنایی و حیات تا \"مرگ\" که به اشکال مختلف نمایان می‌شود، شاعر سعی در خلق تصاویری دارد که به جای توصیف مستقیم، احساسات و مفاهیم را به طور غیرمستقیم منتقل کنند. این استفاده از نمادگرایی و استعاره به خواننده اجازه می‌دهد تا تفسیری شخصی و چندلایه از شعر داشته باشد.

        با این حال، در برخی قسمت‌ها این نمادگرایی بیش از حد پیچیده و مبهم می‌شود و ممکن است برای برخی از خوانندگان گیج‌کننده باشد. به طور خاص، عبارت‌هایی مانند \"مدام در غریزه پاهایش اشتباه نم دار کودکی‌هایش خواهد بود\" از نظر زبانی سنگین هستند و نیاز به تحلیل عمیق‌تری دارند تا معنا و مقصود آن‌ها روشن شود.
        تأملات فلسفی درباره زندگی و مرگ
        شعر به طور گسترده‌ای به موضوع مرگ پرداخته و آن را از زوایای مختلف بررسی کرده است. شاعر به مرگ به عنوان پدیده‌ای دائمی و همیشگی اشاره می‌کند که در هر لحظه و هر شکل می‌تواند ظاهر شود. این دیدگاه فلسفی، مرگ را به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی معرفی می‌کند که همواره در کنار ماست.

        اما این تأملات فلسفی گاهی به سطحی مبهم فرو می‌رود. از آنجا که شاعر از زبان پیچیده و تصاویر غیرمستقیم استفاده می‌کند، ممکن است پیام او برای همه خوانندگان به وضوح منتقل نشود. برخی بخش‌ها، مانند \"طول عمر یک ناشناس را زیر بالش فلسفه خفه می‌کرد\"، می‌تواند به تفسیرهای متفاوت و متناقض منجر شود، که این هم می‌تواند به شعر غنا ببخشد و هم آن را از دسترس فهم عمومی دور کند.

        . پویایی زبانی و موسیقایی شعر
        ریتم و موسیقی درونی شعر با استفاده از تکرار واژه‌ها و عبارت‌ها، همچون \"مرگ دیگر گونه...\"، به خوبی ساخته شده است. این تکرارها به شعر نوعی آهنگینگی و ضرب‌آهنگ می‌بخشد که به مخاطب کمک می‌کند تا با جریان فکری شاعر همراه شود.

        اما در عین حال، این پویایی زبانی گاهی می‌تواند به یکنواختی منجر شود.

        . تعامل با عناصر طبیعت و فرهنگ
        شاعر به طور مکرر به عناصر طبیعت مانند آفتاب، دریا، باد، و شن اشاره می‌کند و آن‌ها را به مفاهیم انسانی و فلسفی پیوند می‌دهد. این ارتباط میان طبیعت و مفاهیم انسانی، شعر را از منظر دیدگاهی طبیعی و حتی عرفانی می‌سازد. همچنین، اشاره به \"مادرم\" و \"لهجه مادرم\" نشان‌دهنده ارتباط شاعر با فرهنگ و ریشه‌های خود است که به شعر عمق و اصالت می‌بخشد.

        با این حال، برخی از این تصاویر ممکن است به نظر برخی از مخاطبان بسیار شخصی و خاص بیاید، به طوری که مخاطب عام قادر به برقراری ارتباطی قوی با آن‌ها نباشد.

        رابطه بین زندگی و مرگ: تقابل یا وحدت؟
        شعر در نهایت یک تضاد اساسی بین زندگی و مرگ را به تصویر می‌کشد، اما این تضاد در عین حال حاوی نوعی وحدت نیز هست. شاعر به مرگ به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی نگاه می‌کند و آن را همواره در کنار حیات می‌بیند. این دیدگاه می‌تواند به نوعی نگاه عمیق و فلسفی به هستی تعبیر شود که به جای نادیده‌گرفتن مرگ، آن را به عنوان بخشی از تجربه زندگی می‌پذیرد.

        شعر با استفاده از زبانی پیچیده، نمادین، و پر از استعاره، به بررسی موضوعاتی عمیق و فلسفی مانند زندگی، مرگ، و زمان
        می‌پردازد.

        نویسا باشید و همیشه شاعر
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۰۴
        درود جناب صادقی برادر ارزشمند خودم بی نهایت سپاسمندم از


        استاد بانو سمیعی تحلیل ونقد تان فوق العاده زیبا و عالی بود وهوشتان دراستفاده بکارگیری اشعار ستودنی ست واقعا تحلیلتان را دوست داشتم وارزشمندانه موشکافی نمودید بحث تحلیل تان در مورد مرگ وزندگی وارتباط با عناصر طبیعت را به زیبایی بیان نمودید لذت بردم عالی تفسیر کردید
        اشتباه نم دار کودکی
        دریا غفلت حضور مرگ زنی است
        مدام در غریزه پاهایش
        اشتباه نم دار کودکیش خواهد بود
        این بر می گرد به دوران کودکیش که یک بار در دریا از مرگ نجات یافته بود وحال آن اشتباه نم دار در بزرگسالی به مرگش ختم خواهد شد واین در مبحث روانکاوی حایز اهمیت است که هر اشتباهی بر اساس تجربه دوباره تکرار خواهد شد بیشتر این شعر همان طور که اشاره فرمودید به روانشناسی و فلسفه مرگ از زوایای مختلف است که هر بندش کتاب وحوصله خاص خودرا می طلبد
        چون موشکافانه نوشتید بنده هم کمی نوشتم وگرنه هیچ وقت برای شعرم چیزی نمی نویسم که دچار تکبر می شوم
        سپاس تا سپاس دیگر
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        فیروزه سمیعی
        دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۲۷
        درودتان باد استاد آزاد بخت گرانمهر خندانک
        از لطف و محبت بیکران شما بسیار سپاسگزارم
        و خوشحالم که نقد و تحلیل ، مورد توجه و عنایت شما قرار گرفته است. و از نگاه دقیق شما بسیار خوشنود شدم .
        و همچنین تفسیر
        اشتباه نم دار کودکی
        دریا غفلت حضور مرگ زنی است
        مدام در غریزه پاهایش
        اشتباه نم دار کودکیش خواهد بود
        دیدگاه فلسفی شما در مورد فلسفه ی مرگ و زندگی برایم آموزنده بود،
        سپاسگزارم ، از اینکه فرصت تعامل و هم اندیشی را به من دادید .
        از جناب صادقی که مرحمت فرمودند و تیک سبز
        زدند هم بی نهایت سپاسگزارم .
        مسعود مدهوش( یامور)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۳۷
        درودتان فرهیخته ی ارجمند جناب استاد ازاد بخت🪴🍻🕊️🌟💫👏🤞🥂🥂

        بسیار زیبا،خوش اهنگ،خواندنی،ستودنی افتخار ایرانی بزرگوار🇮🇷سرافراز و بهروز بمانید🤞🍀🌳🌼🎄
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۸
        🌼🍀خوش آمدید 🌹❤️🌼
        🌼🍀🌻🌺🪻🌻🌼🍀🌺🪻
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۰
        درود استاد مدهوش ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۶
        درود استاد بانو عجم ممنونم از گل آرایی در صفحه
        مریم کاسیانی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۳۸
        درود و عرض ادب و احترام
        سلامت و نویسا بمانید
        🌸🌸🌸🌸🌸
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۸
        🌼🍀خوش آمدید 🌹❤️🌼
        🌼🍀🌻🌺🪻🌻🌼🍀🌺🪻
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۰
        درود بانو کاسیانی ممنونم
        ارسال پاسخ
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۴۴
        با سلام و عرض ادب آقای آزادبخت بزرگوار
        زیبا بود
        درود بیکران بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۸
        🌼🍀خوش آمدید 🌹❤️🌼
        🌼🍀🌻🌺🪻🌻🌼🍀🌺🪻
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۱
        درود جناب بیدقی ممنونم
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۰۷
        درود بر جناب آزادبخت عزیز..
        زیباااست..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۲۸
        🌼🍀خوش آمدید 🌹❤️🌼
        🌼🍀🌻🌺🪻🌻🌼🍀🌺🪻
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۲
        درود جناب نجفی ممنونم
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۳۴
        درود بر استاد آزادبخت
        بسیار زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        انگشت های باد
        سایه ها را جابجا می کنند خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۲
        درود استاد نظری ممنونم
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۰۴
        درود
        زیبا و دلنشین و پرمعنا
        وعاشقانه سروده اید
        رقص قلمتان ابدی
        🌹🌺❤⚘
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۳
        درود جناب عبداله پور ممنونم
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۱۲
        درودبرشما استاد ترکیبات چالشی
        خیلی خیلی زیبا بود

        به شکل ستاره ها می خندند
        ومادرم صمیمانه همراه آفتاب
        حیاط (حیات )را کول می گیرد ....
        از کوچ شن ها در شب بیزارم
        کسی از شب می پرسد
        آیا زندگی لهجه مادرم را داشت ؟
        : خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۳۳
        درود بانو عادلی ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۴
        درود شعر انگشت های باد اوج آفرینش گاو یک چشم است وتنها با تامل خوانده شود سپاس از تمام استادان شعر ناب
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۸
        ای آفتاب نگذار
        شعری مورد توجه مهربانی مرگ قرار بگیرد
        بسیار زیباست
        آفرینان و درودتان استاد گرامی
        سلامت باشید
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۱۰
        درود استاد ایوری پیوسته در مکتبتان می آموزیم ممنونم
        یونسی یونس
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۰۱
        عرض ارادت جناب ازاد بخت
        دفتر گاو یک چشم، منظور نویسنده را متوجه نشدم
        استعاره از چیست؟
        دو واژه ی حیاط و حیات اوردید،هرکدام با معانی متفاوت
        گذاشتن پرانتز بمعی کاربرد هردوتا این یا ان صحیح هست؟؟
        مخاطب را سردر گم میکند البته نظرشخصی است،
        واژه نگاریه هنرمندانه بود
        لذت بردم 👌👌👌
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۰۹
        درود جناب یونسی خوش هاتی
        گاو یک چشم نام دفتر شعریم است
        حیات و حیاط هردو منظورم بوده است وبرای عدم تکرار وبرداشت تطبیقی خود با مخاطب فراتر از پندارم حرکت نمودم
        گهگاهی شاعران معاصر این نوع شکل نوشتار را دارند
        بستگی به سلیقه مخاطب دارد که کدام را در حالت احساس خود گزینش نماید
        سپاس که آمدید و خواندید ممنونم
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۳۴
        درود. بسیار زیبا آقای آزادبخت عزیز. پوزش بابت اینکه به قولم وفا نکردم و درباره آن مثل‌هایی که گفتید چیزی ننوشتم. یک مقدار ذهنم به چندین کار همزمان مشغول است. یک سوال
        گاهی تاریکی
        ضربه مهلکی بر چراغ خانه خواهد بود
        این دو مصراع یک مقدار عجیب هستند چون تاریکی احتمالا باید از وجود چراغ ها دردش بگیرید خندانک خندانک خندانک در واقع چراغ ها مثل شورش علیه «استبداد تاریکی» هستند. به نظرم...و این صرفا یک نظر است...شما دارید یک تاریکی غیر عادی را توصیف میکنید که دربرابر چراغ ها «منفعل» نیست بلکه یک تاریکی «فعال» و اصیل است. حالا جسارتا ممکن است این قسمت بهتر پرداخته شود؟ یعنی این فعال بودن تاریکی به طور موجز مورد اشاره قرار بگیرد؟
        یونسی یونس
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۳۶
        سلام مجدد
        متشکرم از توضیحات ارزنده شما
        دستگه درد مکه برارکم..
        معنی نیت... قصه کوردی درست گفتم یانه
        اصل برهمین قانوست شعری که به اشتراک گذاشته شود
        مشتمل برسلیقه و اندیشه ی مخاطب(خواننده)👌 است
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۵۰
        درود جناب یونسی بازهم ممنونم دست شما هم درد نکند که هنر مندانه قلم می زنید سپاس
        ارسال پاسخ
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۴۳
        درودوسپاس شاعرگرامی زیباست خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۴۹
        درود جناب بامداد ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۴۸
        درود جناب صادقی بنده منتظر چراغ سبزتان بود که یهو چراغ قرمز ذهنم را درگیر کرد هر چراغی که قرمز نیست هر چراغی که شورش بر علیه استبداد تاریکی نیست
        گاهی چراغ ها مطیع تاریکی اند وقتی انگشتهای باد در کار باشد
        منظور م را اگر نتوانستم برسانم عذر خواهم
        تاریکی خود یک درد است
        وبه نظرم لذت بخش ترین درد ها تاریکی است
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۵۸
        درود شعر انگشت های باداوج آفرینش از دفتر گاویک چشم است
        سپاس از تمام استادان شعرناب با دقت وتامل خوانده شود که زنجیر وار در باد می چرخد
        جواد مهدی پور
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۲۷
        درود بر شما جناب آزادبخت گرامی خندانک

        ناب سرودید


        زنده باشید به مهر

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۴۲
        درودجناب مهدی پور ممنونم
        ارسال پاسخ
        آرمان طاهری
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۴۷
        درودتان باد استاد سپیدسرای زیبانویس جناب آزادبخت
        دلنشین قلم زده اید
        رد قلمتان ابدی 🌹🌹🤍
        ما به تصویر پروفایلتون عادت کرده بودیم
        مانا باشید🌹🤍🙏
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۲
        درود معلم ارزشمند شعر ناب جناب طاهری این عکس جوانی ها ست عذر خواهم از حضورمبارکتان به مهر خواندیدممنونم
        مرتضی میرزادوست
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۳
        درود بر شما استاد آزادبخت گرامی خندانک
        ارزشمند و زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۷
        درود استاد میرزادوست ممنونم
        علی نظری سرمازه
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۳۷
        سلام استاد آزادبخت
        دو گانه ی حیات حیاط زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۴۹
        درود استاد نظری ممنونم
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۴۲
        درودتان باد جناب استاد آزادبخت عزیز شاعر گرانمهر خندانک
        شعر زیبا و تامل برانگیزی از قلم نابتان خواندم
        زنده باد

        شما لحن و فرم زبانی و روایی مخصوص به خود را دارید.
        این شعر ترکیبی از نمادگرایی پیچیده و مفاهیم فلسفی است که به طرز خلاقانه‌ای به بررسی موضوعاتی چون زندگی، مرگ، زمان، و تجربه انسانی می‌پردازد.
        زبانی پر از نماد و استعاره
        شعر با استفاده از زبانی پر از نماد و استعاره، فضایی چندلایه و رازآلود ایجاد می‌کند. از \"آفتاب\" به عنوان نماد روشنایی و حیات تا \"مرگ\" که به اشکال مختلف نمایان می‌شود، شاعر سعی در خلق تصاویری دارد که به جای توصیف مستقیم، احساسات و مفاهیم را به طور غیرمستقیم منتقل کنند. این استفاده از نمادگرایی و استعاره به خواننده اجازه می‌دهد تا تفسیری شخصی و چندلایه از شعر داشته باشد.

        با این حال، در برخی قسمت‌ها این نمادگرایی بیش از حد پیچیده و مبهم می‌شود و ممکن است برای برخی از خوانندگان گیج‌کننده باشد. به طور خاص، عبارت‌هایی مانند \"مدام در غریزه پاهایش اشتباه نم دار کودکی‌هایش خواهد بود\" از نظر زبانی سنگین هستند و نیاز به تحلیل عمیق‌تری دارند تا معنا و مقصود آن‌ها روشن شود.
        تأملات فلسفی درباره زندگی و مرگ
        شعر به طور گسترده‌ای به موضوع مرگ پرداخته و آن را از زوایای مختلف بررسی کرده است. شاعر به مرگ به عنوان پدیده‌ای دائمی و همیشگی اشاره می‌کند که در هر لحظه و هر شکل می‌تواند ظاهر شود. این دیدگاه فلسفی، مرگ را به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی معرفی می‌کند که همواره در کنار ماست.

        اما این تأملات فلسفی گاهی به سطحی مبهم فرو می‌رود. از آنجا که شاعر از زبان پیچیده و تصاویر غیرمستقیم استفاده می‌کند، ممکن است پیام او برای همه خوانندگان به وضوح منتقل نشود. برخی بخش‌ها، مانند \"طول عمر یک ناشناس را زیر بالش فلسفه خفه می‌کرد\"، می‌تواند به تفسیرهای متفاوت و متناقض منجر شود، که این هم می‌تواند به شعر غنا ببخشد و هم آن را از دسترس فهم عمومی دور کند.

        . پویایی زبانی و موسیقایی شعر
        ریتم و موسیقی درونی شعر با استفاده از تکرار واژه‌ها و عبارت‌ها، همچون \"مرگ دیگر گونه...\"، به خوبی ساخته شده است. این تکرارها به شعر نوعی آهنگینگی و ضرب‌آهنگ می‌بخشد که به مخاطب کمک می‌کند تا با جریان فکری شاعر همراه شود.

        اما در عین حال، این پویایی زبانی گاهی می‌تواند به یکنواختی منجر شود.

        . تعامل با عناصر طبیعت و فرهنگ
        شاعر به طور مکرر به عناصر طبیعت مانند آفتاب، دریا، باد، و شن اشاره می‌کند و آن‌ها را به مفاهیم انسانی و فلسفی پیوند می‌دهد. این ارتباط میان طبیعت و مفاهیم انسانی، شعر را از منظر دیدگاهی طبیعی و حتی عرفانی می‌سازد. همچنین، اشاره به \"مادرم\" و \"لهجه مادرم\" نشان‌دهنده ارتباط شاعر با فرهنگ و ریشه‌های خود است که به شعر عمق و اصالت می‌بخشد.

        با این حال، برخی از این تصاویر ممکن است به نظر برخی از مخاطبان بسیار شخصی و خاص بیاید، به طوری که مخاطب عام قادر به برقراری ارتباطی قوی با آن‌ها نباشد.

        رابطه بین زندگی و مرگ: تقابل یا وحدت؟
        شعر در نهایت یک تضاد اساسی بین زندگی و مرگ را به تصویر می‌کشد، اما این تضاد در عین حال حاوی نوعی وحدت نیز هست. شاعر به مرگ به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی نگاه می‌کند و آن را همواره در کنار حیات می‌بیند. این دیدگاه می‌تواند به نوعی نگاه عمیق و فلسفی به هستی تعبیر شود که به جای نادیده‌گرفتن مرگ، آن را به عنوان بخشی از تجربه زندگی می‌پذیرد.

        شعر با استفاده از زبانی پیچیده، نمادین، و پر از استعاره، به بررسی موضوعاتی عمیق و فلسفی مانند زندگی، مرگ، و زمان
        می‌پردازد.

        نویسا باشید و همیشه شاعر
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۵۲
        درود استاد بانو سمیعی واقعا عالی وزیبا به کنه اصلی شعر بردید بدون شک هوش شما درتحلیل این شعر ستودنی ست وسپاس ویژه برای وقتی ونکات ارزشمندی که گذاشتید را دارم بی نهایت مراتب قدردانی را دارم
        ارسال پاسخ
        حسام رجبی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۵۹
        درود استاد عزیز...از صبح تا الان چند بار شعر تونو خوندم و لذت بردم...هربار یک برداشت و تحلیلی داشتم...ممنون از حضور گرمتون خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۴
        درود جناب رجبی ممنونم
        فرامرز عبداله پور
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۰۸
        درود
        زیبا و دلنشین وپر معنا
        سروده اید
        🌹🌹🌹🌹🌹
        رقص قلمتان ابدی
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۲۶
        درود جناب عبداله پور ممنونم
        آذر مهتدی
        دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۱۴
        درود جناب آزادبخت گرامی.
        بسیار سپید پر رمزی بود
        قلمتان سبز
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۴۸
        درود بانو مهتدی ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۰۶
        باعرض ارادت
        قلمتان همیشه جاودان بادا
        همیشه سربلند وبرقرار باشید
        هزاران دروداستادعزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۳۲
        درود استاد دزفولی ممنونم
        منوچهربابایی
        سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۴:۱۲
        سلام و عرض ادب استاد عزیز م
        نگاهتون به مقوله های
        - عشوه گری و طنازی
        - وصل و کامیابی
        - ناکامی و قهر
        - انتقام و نفرین
        - امید به وصل دوباره
        وغیره..
        کاملا متفاوته که چنین حس امیزی و چینشی به کلمه تزریق شده .شما شاعر بزرگی هستید که شعر را خوب می فهمد.
        شعر تان دارای تصاویر فراوان وفوق العاده ای است
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۱۷
        درود همشهری خاص وژم خیلی خوش هاتی
        پات سر چو
        ممنونم ازتعاریف وتمجیدتان
        شما بزرگ وسرور مایی
        قلم رنجه فرمودید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2