سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        سفیر صلح

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ۰۵:۰۴ شماره ثبت ۱۳۱۵۲۴
          بازدید : ۱۱۹   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        نشستم با جسارت در دلت با عشق و طنازی
        نمی خواهم به علت های این کارم بپردازی
         

        خیالِت تخت باشد هرگز از باندِ فرودی که ؛
        برایم پهن کردی ! نیست اصلا قصد پروازی


        مگر اشغال قلبت می دهد آزار جانت را !
        که مانند فلسطین بر سرم با سنگ می تازی ؟


        رقیبِ قدرت تسخیری ام به به ، قسم خوردی !
        مرا از جایگاهِ دولتِ وقتم براندازی ؟!


        به اطرافت نگاهی کن بترس از غیرت ایلم
        نشو تیمورِ لنگی که به سختی میشود راضی


        به اسب سرکش قلبت بگو آرام گیرد تا ؛
        نریزد خونی از دست و دماغ هیچ سربازی


        دموکراسیِ چشمانم سیاست را نمی داند
        مرا جمهوریِ جغرافیایت،  می دهد بازی


        تلاشت بی ثمر باشد برای خلعِ احساسم!
        پذیرا باش فتحم را ، بدون هیچ اغماضی


        به بی رحمیِ چنگیز مغول باش و بکُش من را
        به زیبای سرم از ،  دختران ناز قفقازی


        من از مشروطه بازی های قاجاری گریزانم
        بیا اصلا تو حافظ باش و من آن ترک شیرازی


        بیا تا متحد باشیم ، ورق برگردد این لحظه
        مثال پهلوی ،  با ارتش نام آور نازی


        مقام و منزلت ها را ، فریب و دشمنی ها را
        بزن خط دست بردار از شعار و مرگ و لجبازی
         

        ببر بالا به روی دست هایت پرچم صلحت
        گمانم وقت آن باشد ، سپرها را بیاندازی


        فرستادند انگشتر ،  ولیعهدانِ بسیاری !
        تو شاهم باش میرقصم برایت هم به هر سازی


        فقط با من مدارا کن که قصدم خیر می باشد
        شریکم با تو در خوشحالی و هر غصه و رازی


        بزن شیپور آتش بس ، صدا کن کلِ دنیا را
        کمی مهمان کنم روح و روان ها را به آوازی


        برای صلح و خوشبختی برای عشق و سرمستی
        به نستعلیقِ چشمانت به پا کن شورِ شهنازی !


        ببین گلپونه های دشت هم با باد میرقصند
        که پایان خوشی دارد ، توافق های آغازی !
         
         
         
        افسانه_احمدی_پونه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۶:۴۳
        دلنشین و زیباست
        مثل همیشه خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۲۷
        درود بیکران جناب استکی بزرگوار🌻🌻🌻🌻
        سپاس از همراهی صمیمانه و همیشگی تان
        عذر تقصیر از حضور شاگردتون سر وقت
        و دیر به دیر پاسخگوی ادب شما و دوستان
        بنا به مشغله کاری زیاد عفو بنده رو پذیرا باشید
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۳
        شما هم بی شک کارتون درستععع خندانک
        هیجان بیش از حدی داشت که از جلد در می‌آورد... خندانک همون...😂
        بیست هستید بیست... خندانک خندانک
        درود بر پونه خانوم عزیزم خندانک
        روز پر خیر و برکتی داشته باشید خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۲۹
        درود و عشق وافر ، شاهزاده خانوم عزیزم
        سپاس بیکران بابت حضور همیشگی تون
        و انژری مضاعفی که از جانب شما و دوستان
        گل درریافت می کنم ❤❤❤❤❤
        عذر تقصیر از حضور شاگردتون سر وقت
        و دیر به دیر پاسخگوی ادب شما و دوستان
        بنا به مشغله کاری زیاد عفو بنده رو پذیرا باشید
        ارسال پاسخ
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۰
        🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        يکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ ۰۷:۳۴
        به به..
        سلام و صبحتان شیرین استاد بانوی گرانقدر..
        سروده های شما همیشه ناب و دلنشینند.. خندانک خندانک
        روح و روان آدم رو قلقلک میدن.. خندانک خندانک
        بمانید به مهر در پناه مهربانی حضرت مهر..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        💚

        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۳
        درود و ادب جناب نجفی گرامی
        قدردان حضور ارزشمند شما و دوستان
        بزرگوارم هستم سپاس از مهر کلامتون
        عذر تقصیر از حضور شاگردتون سر وقت
        و دیر به دیر پاسخگوی ادب شما و دوستان
        بنا به مشغله کاری زیاد عفو بنده رو پذیرا باشید
        🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        یاسر قادری
        يکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۳۵
        بزن شیپور آتش بس ، صدا کن کلِ دنیا را
        کمی مهمان کنم روح و روان ها را به آوازی
        درودها بانو
        خیلی زیبا و مخاطب پسند سروده اید
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۴
        درود و ادب جناب قادری بزرگوار
        خوش آمدید ، سپاس از حضور ارزشمند
        و مهر کلامتون ، درس پس میدم🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        عباس (یزدان) عظیمی
        يکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۵۹
        چقدر زیباست

        هزاران درود بر شما
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۷
        درودهاااا جناب عظیمی بزرگوار
        زیلبا نگاه شماست و حضور ارزشمندتون
        سپاس از انرژی مثبتی که قطعا بی تٱثیر
        نخواهد بود در ذوق شاگردتون برای ادامه
        🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۱۱
        به به
        دو صد هزاران درود
        عالیست به توان بیست
        خندانک خندانک
        خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۹
        درودهااا جناب نظری بزرگوار و گرامی
        سرفرودم و می آموزم در محضر شما اساتیدِ
        ادب دوست ، سپاس از حضور پرمهرتون
        🌻🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۲۴
        درودها بر پونه ی عزیز
        همیشه جذاب شعرتان
        و امروز که رنگی دیگه داشت تاریخ جغرافیا رو به‌بندکشیده بود
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۴۲
        درودهاااا و عشق بیکران مهربانوی جانم
        خوشحالم که مورد پسند واقع شده ، قطعا
        حضور پرمهر و ارزشمند شما اساتید گرامی
        کمک بزرگی ست برای حرکت قلم شاگردتون
        مرسی که هستید ❤❤❤❤❤❤
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۴۸

        دموکراسیِ چشمانم سیاست را نمی داند
        مرا جمهوریِ جغرافیایت، می دهد بازی

        بینظیر هست این شعر . هیچ کاری بی نقص نیست ولی واقعا
        عالی سرودین و شجاعانه از گستره واژه رو برای شعرتون وسعت دادین
        زنده باشید خندانک
        به نستعلیق چشمانت بپا کن شور شهنازی

        عالیه خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3