چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
گفتی که باز، پنجره ها باز می شود روزی
سازی برای خاطرِ ما ساز می شود روزی
گفتی که کوچه های پراز برگ های پاییزی
غرقِ بهار و شادی و آواز می شود روزی
گفتی تمامِ قفل ها و قفس ها شکستنی است
باز هم عقاب، عازم پرواز می شود روزی
گفتی که زدود، غبارِ ستم را چو اشک و آه
باران عشق و عاطفه آغاز می شود روزی
گفتم، ز عشق مگو که گنهی نا نوشته است
گفتی که مرزِ کرامت و آز می شود روزی
گفتم چه سان بهای هستی خود را طلب کنم
گفتی در اوج تشنگی ابراز می شود روزی
گفتم چگونه دولتِ مطلوب می شود حاصل
گفتی ز راه معرفت احراز می شود روزی
گفتم هوای خانه نفس گیر گشته، درمان کو؟
گفتی، دوباره طاهر و طناز می شود روزی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.