سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 20 فروردين 1404
  • روز ملي فناوري هسته اي
  • قطع مناسبات سياسي ايران و آمريكا، 1359 هـ‌.ش
11 شوال 1446
    Wednesday 9 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

      چهارشنبه ۲۰ فروردين

      نمایشنامه شعر: سفر کرده ای از جهان موازی

      شعری از

      کاظم دولت آبادی(فراز)

      از دفتر فراز ١ نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۰۵ شماره ثبت ۱۲۹۷۲
        بازدید : ۸۱۶   |    نظرات : ۲۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر کاظم دولت آبادی(فراز)

      " نمایشنامه شعر : سفر کرده ای از جهان موازی ما"
       
      پرده اول:
      سر انجام
      لحظه موعود فرا رسید
      آن باد سیاه
      ناباورانه
      وزیدن آغاز کرده است
      لحظات
      در آنسوی
      شیشه های بهت
      - پاندول وار-
      در گذرند
       
      در ریتم_
      نا موزون_ ساعت ها
      - داده ها ی پر هیاهو -
      این بار در تاریکی_
      رشته های نور ،
      چنبره زده اند
       
      پرده دوم:
      دیگر سوز است
      و تاریکی
       
      در جهانی که خورشیدش را
      در سیاه چادری
      - بافته از واژه ها -
      به بند کشیده اند ،
      رنگها از هراس_
      تیرگی سایه های_
      رقصنده_ بر فرازشان
      به سیاهی پناه می برند
       
      پرده سوم:
      در اندوهی از آبی_ پروس
      ماه رنگ می بازد
      و در زیر خاکستری
      از امتزاج واژه ها با سرب
      ناپدید می شود
       
       
      پرده چهارم:
      جهانی در التهاب
      و هراس
      از دنباله های
      شتابان
      به سوی
      نا ممکن های احتمال
       
      پرده آخر:
      ( فرمانده در جمع نا شناس ها صحبت می کند )
      دوستان !
      من سفر کرده ای از جهان موازی ام
      دقایقی از آن اتفاق  میگذرد
      - دقیقا یک میلیون سال به ساعت زمین -
      صحنه دلخراشی است
      دستور میدهم
      خورشید را آزاد کنند
      و آنها را
      در کنار غرور
      و تعصب بی حدشان
      به دور از سوسکها ی سربی
      با احترام خاک کنند
      -----------------
      02/03/92
       
      کاظم دولت آبادی (فراز)
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1