چهارشنبه ۷ آذر
|
دفاتر شعر محمد شریف صادقی
آخرین اشعار ناب محمد شریف صادقی
|
این را ببین این را ببین:
رنگهای بیرنگ
جعبههای جواهر
پر از پوچیهای رنگارنگ...
«و کیست آن که برای حقیقت بایستد»
و شمشیر قلب را
از جسد فانی بیرون بکشد
تا این شب کابوس را - افق تا افق - از هم بشکافد
و خون سرخ سپیدهدم را
که در شریانهای معنا جریان دارد
بر روی این زمین رنگارنگ - اما تهی- فروبریزد؟
و پس از این خونریزی، چه خواهد خاست؟
یک خورشید؟
یک خورشید!
چه خورشیدی!
و سوگند به خورشید که تو خورشید را نمیشناسی
آه و صد آه
به یاد آورید آن صحنهٔ سقوط تجلی را
آن غریبانه غروب مهر را
و ما را که گمان میکردیم که
خون خورشید است
این سرخوَش که بر دستان ماست!
آه از دَستِ دَستانِ دیدگان
بر دست ما!
زنهار که آن نه خونابهٔ آفتاب،
بلکه خون ارواح ما بود
ما به تحقیق ارواح خود را قربانی کردیم
به افتخار شب
شب پوچی
خدای بیخدایی باطل
ما روز را کشتیم
تا با خون آن
مسیحای انجیلهای نانوشته را تدهین کنیم(۱)
و اینک اینجاست:
شب ارواح خاموش
(حاشیه)
(۱) مسیح در اصل عبری، به معنای تدهینشده و مسح شده است، کما اینکه بنا به سنت پادشاهان و کاهنان بنی اسرائیل را با روغن تدهین کردهاند هر چند در ادبیات یهودی تدهین برای مسیح، معنایی عرفانیتر و عمیقتر دارد.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود ممنون از لطف شما🙏🙏🙏🙏 | |
|
درود بر آقای بدری و نقد بسیار زیباش. فکر میکنم بیشتر تحت تاثیر کتاب مقدس و ترجمه های آهنگینش بودم و احتمالا به دلیل علاقم به حماسه (که ابدا به قد و قوارم نمیخوره- ۴۸ کیلوگرم وزن و ۱.۷۹ قد😂) شبیه بعضی کارای اخوان شده هر چند بعید میدونم در سرایش این شعر مستقیما تحت تاثیر اخوان بوده باشم (اصل شعرو اصلا به انگلیسی گفتم و بعد ترجمه آهنگینش شد این🤦🤦🤦). درباره طبل های جنگ هم موافقم. درباره مواردی که مثال زدید خیلی جالب بودن. خصوصا اون مورد آقای اشرفی؛ هر چند لطافتی در بیانش هست که من ندارم. این دومین شعر سپیدیه که در عمرم سرودم و هنوز زبان شعر من چه کلاسیک و چه نو خامه و جای ورزش و کار داره. احساس میکنم شما بیشتر تصاویر نازکخیالانه رو در نظر دارید که لطافت زیادی دارن مثل: چاپ شدن پاییز پاییز برگ از دستگاه کپی متعجب (تو ذهنم مونده ها😁). من خیلی نوسانات احساسی زیادی دارم و به این دلیل تصاویر در شعرم این پیوستگی غیر عادی و نازک که مثلا در تصاویر شما هستند رو ندارن. اگر چه ممکنه کسی از «ذهنیت گرایی» زیاد خوشش نیاد ولی به نظرم در هر شعری باید تا حدی وارد بشه. درباره این شعر... شاید شگفت آور باشه که در مضمون این شعر من تحت تاثیر نیچه (در چنین گفت زردشت) و فروغ فرخزاد بودم اما در زبان به قول شبیه کتاب مقدس و قرآن و ایضا عهد عتیق شده بود. توصیه شما هم بجاست و من حتما در نظرش میگیرم (الان انقدر چیزا تو شعرام هست که باید درست کنم که یحتمل سال ها طول بکشه جا بیفته). باز هم ممنون بابت لطف زیادتون. | |
|
درود. این دومین شعر سپیدیه که در عمرم نوشتم. بی رحمانه نقدش کن | |
|
درود بر آقای به گزین گرامی. اثر مؤانست زیاد با عهد عتیق و قرآن همین میشه دیگه😂 نه حالا جدای از شوخی...این حرف شما کاملا مشاهده دقیقیه. | |
|
درود. در واقع اگر دقت کنید شاعر به جای «مسیح» گفته مسیحا چون: مسی«حا»ی انجیل«ها»ی نانوشته... یعنی راستش من ناخوداگاه موسیقی درونی رو در نظر داشتم و هنگام سرودن. ضمنا اصل شعر رو من به انگلیسی گفته بودم و این ترجمه شاعرانه همونه. در اصل انگلیسی من نوشتم Unwritten scriptures که واژه scripture در انگلیسی به تمام کتب مقدس تمام ادیان گفته میشه اعم از کتب عهد عتیق و جدید و قرآن تا کتب هندو ها و... و این جمله رایجیست در فرهنگ یهودی و به تبع یکی از اصطلاحات معروف که مسیح در اناجیل استفاده میکنه و در انگلیسی به The scriptures say... Have not you read in the scriptures.... ترجمه میشه از اصل یونانی. و دقت کنید Messiah در ادبیات معاصر انگلیسی معنی گسترده تری از شخصیت تاریخی حضرت عیسی داره (عیسی رو به شکل خاص Christ میگن که از کریستوس یونانی اومده و شکل عبریش משיח ماشیخ یا همون مسیحه). حالا من موندم که چی اون اصطلاح رو ترجمه کنم...گفتم مسیحای انجیل های نانوشته. اما در اناجیل هم اون حسنی که شما گفتید و حسن موسیقی درونی نیز: مسیحای ا«نا»جیل «نا»نوشته... ولی باید فکر کنم. | |
|
درود ممنون از لطف مداوم خانم عادلی بزرگوار🙏🙏🙏 | |
|
ضمنا درباره سوال عالیتون...اگر حرفی راهنمایی چیزی هست بگید😁 من از شعرهات بهره میبرم اما از نقدت بهره ای نبردم. اصلا لزومی نداره نقد به زبان رگولار و عادی باشه. هر چه میخواهد دل تنگت بگو | |
|
درود. ممنون از لطف شما. والا مدتیه شیر شتر شعرم خشکیده😁🤦🤦 ولی به چشم. همزمان دارم رو کارای جدید کار میکنم و ایضا کارای قدیمی رو نقد و پالایش می کنم. | |
|
درود آقای افشاری اینچه حرفیه تو رو خدا ما رفیقیم تعارف نداریم که. ضمنا من مگر مشغله دیگه ای داشته باشم ولی اخیرا در فصای مجازی هم فعالیت خاصی ندارم و یکسره وقت رو یا صرف کارم میکنم یا صرف مطالعه ادبی و این سایت. البته به زودی دیگه نمیتونم چندان فعال باشم ولی حتما میخونم. | |
|
سپاس از شما بزرگوار دوست دارم شعرهایی بنویسم که معنا دار باشند و شما و عزیزان دیگر از خواندنشان لذت ببرید و البته معنا برداشت کنید باز هم ممنونم | |
|
اتفاقا...شعر کتیبه رو بسیاری از اهل فن بهترین کار اخوان میدونن. اتفاقا اکثر «اخوان شناس» ها و در صدر اونها دکتر شفیعی کدکنی که رفیق اخوان هم بوده با شما موافقه | |
|
درود هر زمان نوشتی روی چشم من جا داره. | |
|
سلام محمد جان کلمه که تاریخ انقضا نداره میتونی از هر کلمه هر جا استفاده کنی ولی به قول حافظ هر نکته جایی و سخن مکانی... منظور از زبان امروز اینه تو وقتی از کلمه ای مثل خیابان استفاده میکنی یا گوشی همراه که در بستر زبانی امروزی آمدن مدرنیته شکل گرفتن سعی ات این باشه تو همون حال و هوا دور و ور سن و سال همون کلمات واژه های دیگه رو انتخاب کنی مثلا الان از کلماتی شبیه دردی کش یا طمطراق کمتر کسی استفاده میکنه قبلا اگه میگفتن می الان شاعر تو عصر حاضر میگه ویسکی ودکا(غزلهای پست مدرن) اگه از هم آغوشی قدما گفتن الان بی حجابتر از سکس میگن قبلا از چراغ میگفتن الان از لامپ و لوستر میگن قبلا درشکه بوده الان شاسی بلند قبلا اینترنت و وای فای نبوده تو الان میتونی راجع اینترنت و وای فای بگی حتی اگر قدرت بلاغت زبانیت بالا باشه از کلمات قدیم یا حتی انگلیسی یا زبان دیگه که تو محاوره ی ما جا افتاده تو زبان شعرت استفاده کنی مثلا ما بجای حراج میگیم آف off خورده بحث بحث انتخاب وآژه اس طوری که از شعر بیرون نزنه انگار با ماژیک فسفری روش خط کشیدی
| |
|
من اگر جای شما بودم میخ سکوت را بر دندان خویش می کوبیدم هیچ حاشیه ای مرا به آتش حاشیه نخواهد کشید | |
|
درود منظورم جناب صادقی است | |
|
وای فایِ تاریکی، همه جا روشن بود کرگدنِ سیاه به سازمانِ حقوقِ شر دایرکت داد: ستون فقراتِ آفریقا آنلاین بیرون زده است وطن در پست تسلیت نوشت: نسلِ /دردپا/یانیم فقیرم و گرسنه کار از دندان بر جگر گذاشتن،گذشته کبابش می کنیم امّا از کامنتِ خاورمیانه دلِ لایک ها خون تر شد؛ چند تکه لبخند، در دهانِ انفجار جاماند که دوربین سراسیمه به تاریک خانه رفت هر نگاتیو صدایی محزون داشت بیل و کلنگِ غمباد گرفته عکس بعدی کارگران مشغول کارند تا تو ظاهر شدی غیر مجاز طلوع را دانلود کرد!!
#غیر_مجاز #پژمان_بدری
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بر شما
شبتون آروم