چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
گفته بودم که دگر محوِ نگاری نشوم
خامِ ابروی خم و چشم خماری نشوم
دل به آهنگ خوشِ سازِ غریبی ندهم
همرهِ زورق هر، موج سواری نشوم
عهد بستم که کنم پای، به اندازه دراز
تا ز ره در نروم، زخمی خاری نشوم
سفرهٔ دل، نگشایم برِ هر خار و خسی
زود، دلبسته به هر، ماه عذاری نشوم
میل به، مستی و میخانه و ساقی نکنم
دود با شعلهٔ هر شور و شراری نشوم
همره عقل شوم، تا که به دولت برسم
بی درایت، به سوی هیچ قماری نشوم
گرچه تصمیم گرفتم که دگر از رهِ دل
یا هوس، وارد هر قید و قراری نشوم
لیک، غافل بُدم از علقهٔ باران به بهار
اینک کاریز صفا باشم و جاری نشوم
عاقبت صید تو شد مرغک بیچارهٔ دل
آن چنان تیز، که قادر به فراری نشوم
رفت صد گفته ز توفان نگاهت به هوا
توبه کردم که دگر محوِ نگاری، نشوم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیباست هزاران آفرین ولی شماراخدا از محور نگار شدن توبه نکنید
با آرزوی بهترینها برای شما