چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
کاش، در اوج اقتدار
بی هیچ چشمداشت
چونان نخی باریک
بگذرم از سوراخ سوزنی
برای وصله بر
تنپوش پارهٔ طفلانِ جنگ و کار
کاش دستمالی می شدم
در دست مادری
برای زدودنِ اشک
از چشمِ یتیمان غصه دار
کاش، به گاهِ شادمانی
سازی خوش آهنگ می شدم
برای رقص زنان دهکده
در باغ و سبزه زار، آزاد و با وقار
کاش، زمانی که
هوا گرم و آسمان آبی است
عصایی در کفِ پیران،
و جغجغه ای باشم
برای بازی نوزادِ بی قرار
کاش،
وقتی پای شرف در میان است
سایه ای در کویر باشم
امیدی در آوازِ جویبار
شمشیری برّان
و اسبی راهوار
به کامِ دلیران روزگار
کاش می شد که هیچ گاه
بی خاصیت نبودم
و می شد، که می شدم
دستی اثرگذار
سرشار از ابتکار
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا
درود جتاب کرمی عزیز
برقرار باشید