شنبه ۱۰ آذر
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
اگر ساقی کند یاری شرابی ناب خواهم زد
به گِرد گیسوی یارم هزاران تاب خواهم زد
من این حالِ پریشان را به دنیایی نخواهم داد
نوای عاشقی زین پس به صد مضراب خواهم زد
( دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی ارزد)
کزین پس نغمه چون بلبل، تر و شاداب خواهم زد
اگر یارم به بر باشد شبم روشنتر از روز است
زنم چنگی ز خوشبختی ، لگد بر خواب خواهم زد
برای ماهِ محبوبم حدیثی تازه تر گویم
به حسن ِصورتش صد طعنه برمهتاب خواهم زد
رقیبان گر زنند از روی کین تهمت به دلدارم
نبخشم ،ضربه ای بر صورتِ کذاب خواهم زد
اگر دریا تنش را رنجشی سازد، چو یک لشکر
بتازم بر دلِ دریا ، شرر بر آب خواهم زد
اگر دل بهرِ حاجت بر درِ بیگانگان می رفت
کزین پس دستِ خود بر دامن احباب خواهم زد
(علیما) هرگز این دنیا نمی ارزد به غم خوردن
که من روزی چو بازی ،پَر از این مرداب خواهم زد
|
|
نقدها و نظرات
|
درود استاد. خوش آمدید. سپاس | |
|
درود بانو خوش آمدید. سپاسگزارم | |
|
درود جناب اکرمی عزیز خوش آمدید. سپاس فراوان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قلمتان نویسا