""... منتخب از كتاب نشان دلبري/زهرا مددی ....""
در این روزگار و جهان خیال
تو گر حق پذیری، نبینی زوال
چو نوری بتابد به ره، از هلال
همین کافی است، بهر رست از ملال
خدا شاهد و ناظر است بر نهان
برایش همه فعل و فکر است عیان
به انسان بداده خودش، عقل و هوش
که شیطان بگردد ز عجزش، خموش
بیا حرف من را بفهم، ای عزیز
چو گویم سخن ها برایت، تمیز
غرور و تکبر که دارند، بسی
ز خویشتن برانی، بگردی کسی
تو گر گوش خود را ببندی، به کذب
نگردد دلت، خام عصیان حزب
که گر فرقه های فریب، بد کنند
به غیبت، هزار حرف نیک رد کنند
بشو همنشین با بزرگان دیر
بیاموز از آنها، بسی کار خیر
یتیم و فقیر و به ره مانده را
بجوی، و بده جانشان را جلا
ضعیفان عالم، ببین در جهان
بده دست یاری به آنها نشان
ز ظالم بگیر، حقشان را چنان
که از کف دهند، آن شریران عنان
خدا گفته است بر همه مردمان
خوشی های دنیا پذیرد خزان
اگر کار نیکی کنید در نهان
نشاط حقیقی بگردد عیان
خودش اجر و مزد مي دهد بی حساب
به هر کار خیري، هزاران ثواب
بانوی گرامی زیبا قلم زدید .
موفق باشید