چهارشنبه ۱۴ خرداد
زندان بان شعری از زهرا مددی
از دفتر شعرناب نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۳۷۶۵۴
بازدید : ۹۱ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب زهرا مددی
|
منتخب از کتاب آوای هجران/زهرا مددی
آری او دوستم داشت
همچو یک زندان بان
آب و جایم می داد
هی غذایم می داد
زیر لب زمزمه کرد
نکند پر بزند، دور شود
من بشوم تنها تر
با محبت خندید
پر و بالم را چید
گویی از رفتن من، می ترسید
غافل از آنکه من؛
سالها رفته ام و
دل به کس بسپردم!
گرچه جسمم اینجا است
در غمش افسردم
او خیالش راحت
چون کلید در دستش
همه درها بسته است
"روح من" آزاد است
شب و روزش یکسان
گاه با یار خواب است
گاه با او بیدار
می نویسد حتی
نام او بی انکار!
ترس در من مرده است
گرچه نفرت دارم
من هنوز هم اما
می نویسم هر شب:
"عشق دوستت دارم  "
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود و سپاس فراوان از لطفتان شاعربانویعزیز و گرانقدر ومهربان🌺شاد و سلامت باشید🌺🌺🌺🌺🌺 | |
|
سلام و درود و سپاس فراوان از لطفتان شاعر بزرگوار، سلامت باشید  🌺 | |
|
سلام و درود و سپاس، این شعر برآمده از خیال است و ربطی به مواردی که تصور نمودید ندارد، فقط مقصود این است، که روح و ذهن انسان ها قابلیت اسارت ندارد، جسم را می توان به بند کشید اما روح را هرگز…. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بر شما بانو مددی عزیزم
زیبا وبااحساس بود