سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        چه باید می کرد؟

        شعری از

        مجیدنیکی سبکبار

        از دفتر شمس و تبریزی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۳۰ شماره ثبت ۱۲۲۶۶۴
          بازدید : ۲۱۷۵   |    نظرات : ۱۳۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
        چه باید میکرد؟
        دست از بوسه ما ساده جدا کرد و نباید می کرد
        جان شیرین به عبث برد و فنا کرد و نباید می کرد
        گفتمتش هستی من خاک درت گفت نیارزد دون است
        باور از ما زده تقدیم جفا کرد و نباید می کرد
        با که گویم که پناهش به قفس قفل ز داخل بر در
        چشم در چشم خطر قلعه رها کرد و نباید می کرد
        من نگهبان درش شام و سحر سینه سپر جان بر کف
        او سفر بی که دهم اِذن و رضا کرد و نباید می کرد
        یا رب از کاتب عرشت کنم ار پرسش و جویم پاسخ
        عذر خواهم ز تو این بنده صدا کرد و نباید می کرد
        پا به هفتاد و به صدها گنهم معترفم تا امروز
        هستم اما گل من گو چه خطا کرد و نباید می کرد
        آفرین بر تو احد هستی و اللهُ صمد بی انباز
        میل اما به خلایق دل ما کرد و نباید می کرد
        هرچه گویم دلکم مثل همه ساکن و بی پروا باش
        خشم گیرد ز چه این شعله به پا کرد و نباید می کرد
        میخ تابوت تو آن آجر گورت به سرم می کوبید
        بهتر از زندگی ام وا أَسَفا کرد و نباید می کرد
        مردم از من شده رنجیده و من روی ز آنان گردان
        هر یک از ظنّ خودش خوف و رجا کرد و نباید می کرد
        من سبکبار تمامت شده ام حلقه یِ تو بر گوشم
        شاهم اما ستمش بر ضعفا کرد و نباید می کرد
        پی نوشت:
        اول
        وزن شعر به ترتیب زیر است:
        1  0  1   1  0  0  1    1  0  0  1     1  0  0  1  1  1  1
        که در آن ارکانی مانند
        فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فاعل
        قابل تشخیص است که بعید می دانم در بین اوزان شناخته شده وجود داشته باشد. باز هم این چینش هجاهای بلند و کوتاه بر طبق طبع و علاقه شاعر و مطابق با حال و هوای سروده بطور آزاد انتخاب شده و از مطابقت آن با اوزان شناخته شده مثل همیشه کمترین نگرانی وجود ندارد.
        دوم
        کلمات « قفس و قلعه » در متن اشاره به خانه و قرنطینه داشته و کلمه « خطر » معطوف به پاندمی کروناست. البته این از جانب سراینده بوده و داستان پشت شعر و هر خواننده ای می تواند تعابیر و تفاسیر خودش را داشته باشد که درست هم همین است.
        سوم
        موزیک متن قسمتی از اثر استاد گرانقدر شادروان جلیل شهناز به نام « ابو عطا » می باشد.
        چهارم
        به یاد شادترین روز عمرم که در دفترخانه ای در یزد و به تاریخ 95/5/29 رقم خورد و زندگی را رنگی دگر بخشید.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶۹ شاعر این شعر را خوانده اند

        مهدی محمدی

        ،

        مجیدنیکی سبکبار

        ،

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        ساسان نجفی

        ،

        آبانِ سروش

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        نفیسه کلهری نفس

        ،

        محمد محمدنژاد(آشوب)

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        محمدهادی زارع(سلام)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        افسانه پنام (مولد)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        نیره صدری

        ،

        مهرداد عزیزیان

        ،

        نیلوفر تیر

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        ،

        احمد نیازی (صابر)

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        علی باقری خورآبادی

        ،

        احسان فلاح رمضانی

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        سعید ابول مشدی

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        آذردخت شرقی(آذر دخت)

        ،

        راضیه خضری

        ،

        محمدرضا کریم پورآذر

        ،

        بابک ایرانی

        ،

        مهدی عبدلی حسین آبادی

        ،

        آرش رضایی

        ،

        مرضیه رضایی (رها)

        ،

        علیرضا اصلان

        ،

        سید محمدرضا لاهیجی

        ،

        احسان کریمیان علی آبادی

        ،

        فاطمه معادی(بانو)

        ،

        محمد گلی ایوری

        ،

        فاطمه نظری(صبرانه)

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        سید مصطفی سامع

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        علیرضا محمودی

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)

        ،

        محسن گودرزی

        ،

        وحیدی شیرازی

        ،

        فاطمه انصاری مراسخونی

        ،

        حسن لطفی

        ،

        مسعود معادی

        ،

        محمود حشمتی(سپیدار)

        ،

        محمد عشقی

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        یوسف ساعدموچشی

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        سعید صادقی (بینا)

        ،

        پیام مفخم

        ،

        افروز ابراهیمی

        ،

        فریبرز رامیار

        ،

        مرتضی میرزادوست

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر احساس بود
        جسارتا مصرع زیر مشکل دستوری ندارد
        "او سفر بی که دهم اِذن و رضا کرد و نباید می کرد" خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۰۹
        درود جناب سبکبار گرامی
        زیبا بود و جالب 🌺🌺🌺
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۹
        خندانک
        درودبرشما جناب سبکباراستادعزیز خندانک
        غزل بسیارزیبایی بود خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح عزیزتون شادکه دلیل اینهمه احساس زیباشده
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۴
        سلام و درود
        بانوی گرامی سرکار خانم عجم
        روح عزیزمان و عزیزانمان شاد باشد
        سپاسگزارم که همیشه هستید و مایۀ قوت قلب و تسلی
        همواره سالم و شادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۵
        باسلام
        بسیار زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۲۰
        درود استاد عزیز
        شورانگیز و زیبا بود
        پر احساس خندانک
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۴۷
        سلام و عرض ادب استاد گرانمهرم استاد سبکبار عزیز خندانک خندانک

        پیرو پی نوشت نخست. بیان داشته اید وزن با توجه به حال و هوای سروده آزاد انتخاب شده و کمترین نگرانی هم وجود ندارد از این از اوزان شناخته شده نیست. بسیار عالی است.

        بعضاً معتقدند هر مصرع می بایست کمتر از چهار رکن باشد و چون وارد رکن پنجم شود آن را عیب شمرند. می خواستم بگویم شما استاد گرامی ام چقدر به نکته ی درستی اشاره کردید. بنده سال ها پیشتر مقاله ای نوشته بودم کدام یک اوزان شعر فارسی شادترند و آنجا به خصوصیات هر وزن اشاره کرده بودم که مثلا کدام وزن جویباری است و چه ویژگی و حالاتی دارد، کدام وزن دوری است و چه حالاتی دارد، کدام وزن مناسب اشعار شاد است و طرب انگیز و کدام اوزان سنگین است. این مقاله ام در فضای مجازی موجود است. اسمم را همراه با عنوان مقاله جستجو بزنید می آید. پیشنهاد مطالعه شود مخصوصا به جوانترها مقاله بسیار خوبی است. بعدا دیدم از شاعر دیگری که از قضا فامیلی اش نیز محمدی بود و چندین سال از من بزرگتر بود و کلاسیک سرا هم بود مصاحبه ای در فضای مجازی منتشر شده بود که از ایشان در خصوص ارتباط مضمون با وزن سوال کرده بودند. ایشان هم فرموده بودند ارتباطی میان وزن و مضمون وجود ندارد و در هر وزنی و با هر مضمونی می توان شعر گفت و مشکلی هم ندارم. کلاً صحبت ایشان بر خلاف مقاله ما بود مضمون و احساس و خصوصیات اوزان را شرح داده بودیم. این مقاله موجود است حالا عزیزان مطالعه فرمایند.

        بعضاً فکر می کنند هر شعری را در هر وزنی می شود سرود. اینجور نیست حال و هوا خیلی مهم است. همین که استاد سبکبار فرموده اند کاملا صحیح است. هر سخنی را وزنی است مخصوص به آن که اگر وزن را تغییر دهیم سخن و حالات سخن هم تغییر می کند. حالا مصداق شعر استاد را مطالعه کنید، بعضا اساتید می گویند شعر وارد رکن پنجم شود عیب است! ایا شما در این شعر عیبی می بینید(از نظر موسیقایی بیرونی یا همان وزن مدنظر هست)؟ شعر وارد رکن پنجم هم شده بسیار خوش اهنگ و زیبا هم جلوه گری می کند. فقط به خاطر اینکه حال و هوای سروده اینگونه بوده است و ایجاب می کرده وارد رکن پنجم بشود و اتفاقا نه تنها عیب نیست خیلی هم زیباست و به قول استاد کمترین نگرانی هم نیست.

        حالا بعضی از شاعران به زور می خواهند وزن شعرشان را جور کنند. نمی شود ما شعر زورکی نداریم. اول حال و هوای شعر را به دست بیار، صبر کن شعر بیاید، احساس برانگیخته شود بعد. حالا زمزمه کن اول تا کمی فراغ بال ایجاد شود. حال و هوای شعر خیلی مهم است.

        شعر وارد رکن پنجم شده و حال و هوای شعر هم ایجاب می کرده وارد رکن پنجم شود. یکی از دلایلش طولانی بودن ردیف شعر هست. باور کنید ردیف به این طولانی در چهار رکن گنجاندنش خیلی سخت است لذا اگر بخواهید وزن را تغییر بدهید به این زیبایی که الان هست در نمی آید چندین زنجیره فاعلاتن ساختگی و زورکی از اب در می آید.

        نکته دیگر این که مصرع وارد رکن پنجم شده است اما این عیب نیست. اصل این هست که تمام مصرع در یک نفس به راحتی خوانده شود. شما بدون نفس گیری در میانه مصرع، براحتی می توانید تمام مصرع را در یک نفس بخوانید. پس رکن پنجم عیب نیست.

        این سخن هم به یادگار از من در صفحه ی استاد.

        تیک نقد را نمی زنم چون نظر شخصی است. اساتید ارجمندم چنانچه بر قول بنده نقدی داشتند، نقدشان را به دیده ی منت می پذیرم.

        تابنده باشید به مهر خندانک خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۵:۵۰
        درود جناب محمدی خندانک
        امیدوارم حالتون بهتر شده باشد خندانک
        منظورتان را بهتر متوجه شدم در مورد موسیقیای بیرونی و منتظرتان می مانم🙏🙏🙏
        بحث خیلی جالبی بود برام
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۲۲
        درودها آقا محسن عزیز شاعر فرهیخته و مهربان خندانک

        شکر خدا بهتر هستم. بله این مباحث بهم مربوط است. شاید نیز در قالب پست آموزشی مطلب گذاشتم. چون هراس دارم در ارائه مطالب آموزشی حقوق شاعر پایمال شود خدای نکرده جنبه های دیگر شعر نادید گرفته شود. اما اگر شرایط محیا شد نیز حتما می نویسم. شما از خوبان هستید و اشعارتان نیز حال و هوای خو‌‌ش دارد.

        متشکرم تابنده باشید به مهر خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۲
        درود جناب محمدی
        نکات بسیار جالبی رو بیان کردید
        زحمات شما در سایت واقعا جای تشکر دارد
        پیروز باشید و نامتان جاوید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۲
        سلام و درودها جناب محمدی بزرگوار خندانک

        نقد پربار و آموزنده ای بود خندانک

        سپاس از زحمات شما خندانک
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        شیما جریده
        شیما جریده
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۱
        درود جناب محمدی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        معصومه خدابنده
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۴۵
        درود بر شما جناب محمدی گرامی
        نکته های خوبتان با ارزش و آموزنده است
        پایدار باشید و سلامت
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۵:۰۶
        با سلام و درود
        آقا مهدی محمدی گرامی
        از بیان ملاطفت آمیز شما یکبار، اما از درخشش افکارتان هزاران بار خوشحال شدم. در تأیید بیانات شما دعوت می کنم که سری به سروده های قبلی و یک مورد پست وبلاگ بنده بزنید، تا بدانید که نه تنها نظر روشن شما درست است بلکه مسئله بمراتب فراتر از این بوده و ما در آستانه یک تحول اساسی در برداشت علمی و نوین از عروض هستیم بدون این که خدشه ای بر آثار و خدمات استادانی نظیر شادروان نجفی، استاد بزرگوار دکتر سیروس شمیسا و یا جناب طبیب زاده وارد شود که هیچ بلکه همه این تلاش ها در ادامه زحمات و نواندیشی های آن بزرگواران می باشد.
        من و شما تنها نیستیم و باید همگی با هم بدون حبّ و بغض در این زمینه تحصیل کنیم، تحقیق کنیم و بنویسیم و در عمل اجرا کنیم.
        ممنونم که تشریف آوردید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۳۵
        سلام جناب سبکبال بزرگواد
        احسنت بر شما
        شعری بسیار زیبا از جنابتان خواندم و
        در پنا حق و دل شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۵:۴۷
        درود جناب سبکبار خندانک
        چه حال و هوایی داشت صفحه تان خندانک
        لذت بردم هم از شعر هم از وزن و هم از دکلمه با صفایتان خندانک
        زنده باشید و بسرایید بزرگوار🙏🙏🙏
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۵:۵۷
        سلام و درود
        جناب محسن ابراهیمی اصل
        با حضور شما این حال و هوا مطبوع تر و با صفاتر شد. امیدوارم فیض بحث های شما و آقای محمدی شامل حال ما هم بشود.
        سپاس از لطف حضورتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۳۷
        سلام جناب سبکبار بزرگواد
        احسنت بر شما
        شعری بسیار زیبا از جنابتان خواندم و
        در پنا حق و دل شاد باشید
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۱۶
        با سلام و عرض ادب استاد سبکبار عزیز و گرانمهرم

        مقاله علمی و بسیار زیبایتان را مطالعه کردم بله بسیار عالی بود. همچنین مادامی که شعری از شاعری می خوانیم دستمان می آید شاعر چه سیری دارد بنده بر اساس اشعاری که از شما استاد گرانمهرم مطالعه کرده بودم قصد داشتم سایر اشعار را نیز مطالعه و بررسی کنم. اما تا کنون فراغ بال حاصل نشده است. اما بسیار خرسندم از دعوت تان به مطالعه مقاله ی گهربارتان و این مقالات را حتی المقدور ادامه دهید تا چراغ راه باشد همچون اشعارتان برای ما و سایر شاعران

        متشکرم تابنده باشید به مهر خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۴۲
        سلام و درودی مجدد
        جناب مهدی محمدی
        گرچه به دلایلی که در متن سروده هایم مستتر است، انگیزه ای نیرومند برای تحقیق و مطالعه دارم، اما قوت قلب هایی هم که از جوانان رشیدی مثل شما دریافت می کنم، آن انگیزه را تبدیل به یک وظیفه می کند. مطمئن باشید که تحصیل و تحقیق می کنم که نه یک چراغ بلکه سنگفرشی برای گام های بالنده جوانان دانش پژوه و هنر دوست باشم.
        در این یک دوماهی که دوباره فرصتی برای فعالیت در سایت یافتم ایده ای فراگیرتر و مهم تر به ذهنم رسید که بیان کردم. آن را « رفتار شناسی شعر» نامیدم در صفحه یکی از بانوان شاعر برای اولین بار مطرح کردم و به ایشان نیز تقدیم نمودم. بعدا آقای مهدی حسنلو جستجویی کرده فرمودند این تازگی ندارد و در اینترنت موجود است. رفتم دیدم ایشان راست می گوید اما موضوع فقط یک تشابه اسمی بوده و ایده مرا پوشش نمی داد. من مجبور شدم و در حقیقت ایده خودم را شفاف تر بیان کنم و اسم پیشنهادی خودم را به « رفتار شناسی و هستی شناسی شعر» تکمیل و اصلاح نمایم. اما ایده همان ایده بود و مراحل چهار گانه آن را قبلا شرح داده بودم و همچنان به آن معتقد بودم. تولد، رشد، انتشار، و یافتن جایگاه اصلی.
        در این فاصله که چند روزی نبودم با کمال حیرت مشابه این نظر را از یک منتقد سینمایی نامدار شنیدم و در یک فرصت مناسب ایشان را که حتما بیشتر دوستان می شناسند معرفی خواهم کرد. دقیقا روی هستی و رفتار مستقل اثر از سازنده خودش که البته بیشتر معطوف به سینما بود و به شعر و ادبیات هم اشاراتی داشت صحبت به میان آورده و کاملا روی آن تأکید می کرد.
        اما هنوز هم شاید ایشان نگفت و یا تا آن درجه پیگیر نبود که به همه ایده من بپردازد که اثر حتی در مرحله تولد هم تاحدود زیادی استقلال دارد و از مجموعه شرایط عینی و ذهنی که یکی از آن ها خود خالق اثر می باشد و نه همه آن متأثّر است.
        در رابطه با وزن که شما فرمودید حالا می توانید از همین هستی شناسی و رفتار شناسی اثر یا سخن، صحبت کنید که وقتی پا به مرحله ظهور و حضور می گذارد بسیاری از مشخصات و جنبه های حیاتی خودش را تعیین می کند و مانند ژن هایی آن را در دی ان ای خودش دارد. وزن هم یکی از آن هاست. وزن فقط ترتیب هجاهای کوتاه و بلند نیست مجموعه ای است از پدیده های فیزیکی و روحی و روانی که مانند یک بدن یا کالبد ذهن سخن را در خود جای می دهد. به قول شما نمی شود یک احساس را بدون توجه به حالات عاطفی آن و شکل مناسب اصوات و الحان و آهنگ مناسب بیان کرد. نه در نثر، نه در انواع قالب های شعری. آن منتقد سینما می گفت من نمی گویم که نمی شود یک اثر قالبی و زورکی درست کرد. می شود. اما اثریست که مرده به دنیا آمده است.
        متشکرم و تردید دارم که لازم بود این حرف ها را بزنم یانه .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۱۶
        درود جناب سبکبار عزیز
        غزل زیبا و دلنشینی سرودید
        لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        حتما دوباره خواهم آمد و توضیحات جناب محمدی و شما رو هم خواهم خوند که می دونم خالی نکات ارزشمند نیست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۲۵
        سلام و درود
        جناب محمد اکرمی عزیز
        خوشحال شدم تشریف آوردید، حتما بار دیگر هم بیائید و نمره بدهید که آن همه می گفتم آقای اکرمی از کلاس سروده هایتان می آموزم اندکی آموخته ام یا نه.
        سالم و سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۰
        درود جناب سبکبار عزیز
        هر کسی حد و حدودی دارد و من حتی نزدیک به حدی نیستم که به اشعار شما ادیب گرانقدر نمره بدم
        هماره می آموزیم در محضرتون
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۳۸
        سلام جناب سبکبار بزرگواد
        احسنت بر شما
        شعری بسیار زیبا از جنابتان خواندم و
        در پنا حق و دل شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۵۴
        سلام جناب نیکی سبکبار بنده شش رکنی دیده ام گاها روانتر می شود
        شعرتان زیبا بود همهرا خواندم
        نظر دوستان راهم خواندم
        خوش آمدید
        از من رنجور مباش
        شعر است واختلاف
        همین اختلاف در شعر مبانی علم رابالا می برد
        سپاس
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۷
        سلام و درود
        جناب محمد رضا آزادبخت
        از حضور و ابراز نظر شما سپاسگزارم.
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۲۴
        درود وعرض ارادت خدمت استاد سبکبار گرانقدر خندانک
        بسیار زیبا بود واز نظرات دوستان بهره بردیم ..دوباره بر میگردیم ونظرات رو دنبال می کنیم خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        در پناه خداوند سلامت باشید خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۲۹
        سلام و درود فراوان
        سرکار خانم زند
        سپاس از حضور و ابراز لطف شما
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۳۸
        سلام جناب سبکبار بزرگواد
        احسنت بر شما
        شعری بسیار زیبا از جنابتان خواندم و
        در پنا حق و دل شاد باشید
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۸
        درودبرشما استاد عزیزم جناب مجید جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم بسیار عالی قلم زدید قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم بازهم دوباره برمی‌گرددم واستفاده میکنم ازنظرات دوستان عزیزم
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۱۳
        سلام و درود
        جناب جواد آقا کاظمی عزیز
        از حضور و ابراز لطف شما سپاسگزارم و هر زمانی که لازم دیدید و مطلبی بود تشریف بیاورید اما یادتان نرود که به من چه قولی داده اید
        هنوز آن پروانه را که زیر پای برنجکاران ماند و جانش را از دست داد به یاد دارم. شعرت زیبا بود. باز هم چنان تصویر سازی هایی را انجام بده
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۷
        قربونت عزیزدلمممم استاد عزیزم راستی به دلنوشته بچگی ۲ روهم بیایید منتظر حضور گرمتون هستم استاد عزیزم
        چشم اگر مطلبی بود حتما میارم استاد عزیزم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۹
        شاهم اما ستمش بر ضعفا کرد و نباید می کرد
        خندانک خندانک
        خندانک
        درود بیکران جناب سبکبار
        غزلی بسیار زیباست خندانک
        نفی و چفت و بست ردیف با بقیه ی مصرع ها کوبندگی اثر را مؤثر تر کرده است خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۰۸
        سلام و درود
        جناب علی آقا نظری سرمازه عزیز و گرامی
        بیشتر از مواردی که فرمودید، احساس صداقت و باور درکلمات شما بیش از هر چیزی خستگی را از تن زحماتی که کشیده شده است در می آورد.
        همانطور که هر خواننده و منتقدی تغییر و پیشرفت را در کارهای دیگران جستجو و مورد توجه قرار می دهد، هر سراینده و هنرآموزی نیز با تلاش خودش کوشش می کند که تغییراتی را در نظرات و ارزیابی هایی که دریافت می کند ایجاد کند.
        این هم یک جور « نفی و جفت و بست » است که رابطه ای ظریف و لذت بخش بین سراینده و خواننده بوده و هر چه قدر نظرات پیراسته تر همانقدر راهگشاتر و کارسازتر می باشند. حتی اگر چندان هم باب میل سراینده نباشد.
        از حضور و ابراز لطف و مرحمت شما سپاسگزارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۹
        درود برشما
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۴۶
        سلام و درود
        جناب الوالحسن انصاری بزرگوار
        سپاس فراوان از حضور شما
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        سلام و عرض ادب استاد سبکبار عزیز..
        درود بر شما..مثله همیشه زیبا و دلنشین و روح نواز..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۰۲
        سلام و درود
        جناب ساسان نجفی عزیز
        از حضور پرمهر و همیشگی شما سپاسگزارم
        تندرست و موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دومان سروش
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
        سلام و درد برشما
        بسیار عالی و بی نظیر 🌷🌷🌷
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۱۵
        سلام و درود
        خانم آبان سروش
        سپاس فراوان از لطف حضور شما
        همواره سالم و شادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۶
        سلام و درود
        جناب عباسعلی استکی بزرگوار
        سپاس از حضور ارجمند شما
        در پاسخ سئوال شما باید عرض کنم که اگر جمله را به این صورت بخوانید موضوع کاملا مشخص می شود:
        او سفر -- بی که دهم اِذن و رضا -- کرد و نباید می کرد. یعنی یک گروه قیدی ( adverbial phrase )که بصورت یک عبارت وصفی و معترضه در وسط جمله اصلی آمده است و به تبع نحوی که در شعر مرسوم است می تواند کلماتش جابجا شود.
        متشکرم که توجه نمودید.
        موفق و مؤید باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۰
        درود بر شما استاد نیکی عزیز
        چالش برانگیز و شیوا و دلنشین سرودید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۱۶
        سلام و درود
        جناب محمد محمد نژاد
        سپاس از حضور و ابراز نظرتان
        صحبت چالش به میان آوردید و بدرستی. کاش می دانستید که نمی توانستم این کار را بکنم مگر این که جگرم قبلا و برای همیشه سوخته باشد. این فقط یک شعر نیست یک دردنامه است دوست من.
        امیدوارم که همواره تندرست و موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۳۱
        سلام و درود جناب سبکبار بزرگوار
        شعر بسیار زیبایی سرودید
        آفرینتان خندانک خندانک
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۴۹
        سلام و درود
        سرکار خانم افسانه پنام
        سپاس فراوان از حضور و ابراز لطفتان
        خواهشی که داشتم این است که از دادن نظرهای خالی و تکراری خودداری بفرمائید. اگر مطلبی بجای آن ها بنویسید که بنده و دوستان حاضر در صفحه از آن استفاده کنند بسیار بهتر از اینگونه نظر های تهی می باشد و یا دوستان اسم آن را گذاشته اند « گل باران». در اصل این کار ها برای بالابردن آمار بازدید کنندگان و نظردهندگان و صعود از نردبان شاعران پر نشاط است که ناگفته پیداست که از شأن شاعری و توجه به فرم و محتوای واقعی سروده ها به دور می باشد.
        ضرر دیگری که اینگونه شلوغ کردن صفحات دارد اینست که دسترسی و مراجعه به نظرات را سخت و دشوار می سازد.
        لطفا جسارت بنده را ببخشید
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فیروزه سمیعی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۳
        درودتان باد جناب استاد سبکبار ادیب گرانقدر 🌞
        بسیار غزل ارجمند و فاخری سروده اید هم در معنا و هم در سرایش زیبا و دلنشین و البته غمناک که خاصیت شعرست ،
        و زیبا و تاثیر گذار هم خوانده اید
        🍀🌺🌱🌸🌹🍀
        زنده باد 👏👏👏👏
        نویسا مانید وسبز وسرفراز
        🍀🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍀
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۵۸
        سلام و درود
        سرکار خانم سمیعی گرامی
        از لطف حضور و حسن نظرتان بسیار سپاسگزارم.
        علت غم نهفته در آن داستان واقعی پشت آن است که شاید شما از آن مطلع نباشید. با یک مراجعه به سروده های قبلی من مقدار بیشتری با سرگذشت غمناک بنده آشنا می شوید. امیدوارم در آینده مطالب شادتری را هم که قبلا نوشته ام به اشتراک بگذارم. زمانی من خوب می خندیدم و خنداندن مردم را هم بلد بودم.
        موفق و شادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فیروزه سمیعی
        فیروزه سمیعی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۷
        درودتان باد جناب استاد سبکبار ادیب عزیز گرانقدر 🌞
        چشم حتما می خوانم 🌸🙏
        البته اندوه فراق را درک کردم 🥀
        و چاره ای نیست🥀 رنج را می بریم شادی می رود🥀
        این است زندگی خندانک
        امیدوارم روزهای سخت و حال بد را با صبوری پشت سر بگذارید ،
        و دوباره نور شادمانی بر دلتان بتابد
        آمین 🙏💫🌷☘️🌱🌺
        ارسال پاسخ
        نیره صدری
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۰۹
        درودها استاد سبکبار ارجمند خندانک
        بسیار استادانه وهنرمندانه قلم زدید وبا دکلمه ای بسیار دلنشین
        شاعر توانمند احساستان ستودنیست خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۶
        سلام و درود فراوان
        سرکار خانم نیره صدری
        از لطف حضور و ابراز نظرتان سپاسگزارم
        خوشحالم که این سروده رضایت شما را جلب نموده است
        سالم وشادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۳
        سلام و درود
        جناب مهرداد عزیزیان گرامی
        سپاس از حضور و ابراز لطفتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۲۲
        سلام و عرض ادب جناب سبکبار
        بزرگوار
        دست مریزا سروده ی بسیار بسیار زیبا نگاشته اید شما قلم تان مانده گار
        صوت هم بسیار زیبا ست
        احسنت درد دلی شکسته را بیان می کند

        از احماق جانی دود در خاکستری خوفته آتشی
        احل دل می داند ناله نقمه را
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۲۶
        سلام و درود فراوان
        بانوی عزیز خانم طوبی آهنگران
        از دیدن شما اینجا چشمانم روشن شد.
        جمله آخر شما را که حکایت از درک بالا و درد آشنایی شما دارد عینا نقل می کنم و به نقطه به نقطه آن ارزش و احترام قائلم:
        « . . .
        از احماق جانی دود در خاکستری خوفته آتشی
        احل دل می داند ناله نقمه را
        . . . »
        دوست دارم سالم و شادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیلوفر تیر
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۳۳
        دست از بوسه ما ساده جدا کرد و نباید می کرد
        جان شیرین به عبث برد و فنا کرد و نباید می کرد
        گفتمتش هستی من خاک درت گفت نیارزد دون است
        باور از ما زده تقدیم جفا کرد و نباید می کرد
        خیلی لذت بردم از این قسمت شعر
        و این قسمت پایین
        مردم از من شده رنجیده و من روی ز آنان گردان
        هر یک از ظنّ خودش خوف و رجا کرد و نباید می کرد
        من سبکبار تمامت شده ام حلقه یِ تو بر گوشم
        شاهم اما ستمش بر ضعفا کرد و نباید می کرد
        ریتم شعر برام تازگی داشت خندانک شعر دلنشین بود جناب سبکبار بزرگوار خندانک قلمتان ماندگار گرامی
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۱
        سلام و درود فراوان
        سرکارخانم نیلوفر تیر
        از این که قسمت هایی از سروده مورد رضایت شما شده است از ته دلم شاد هستم و از حسن نظر شما تشکر می کنم.
        پاینده و سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۷
        درود مجدد جناب سبکبار
        ممنونم که صادقانه نظرتان را بیان کردید،قطعا حضور بنده در صفحه ی شما یا هر عزیز دیگر فاقد فایده یاهرچیز دیگریست چون علم بنده در حد ساختارشعراست و محتوای شعر ها هم سطحی دریافت می کنم.
        و بنده عادت دارم حتی اگرکوچکترین چیزی هم می دانم بگویم چرا آن را وظیفه ی خود میدانم و همیشه آرزویم بودو هست که بتوانم تمام شعرها را درک کنم و با عشق در رابطه با آنها بنویسم که هنوز به این هدف نرسیدم ولی امید رسیدن دارم...
        در رابطه با گل های خوش بوی تقدیمی کم لطفی می کنید جناب خندانک اینها گل های مهروجودم بودند وشاید هم تنها دارایم که برایتان تحفه آوردم!
        اگرچه هدیه را پس نمگیرند ولی چشم گل های آزرده و پژمرده ام را با خودم خواهم برد.
        چیزی هست که می گوید ظلمی که برای همه باشد عین عدالت است ،حالا ارتباطش با عرض بنده چیه؟!
        اارتباطش این است=بنده حرف شما را کامل قبول دارم و برای همین است که
        جدیدا گل باران می کنم صفحه ی هر عزیزی را که به آن سر می زنم
        چرا که همانطور که گفتید همین گل باران ها باعث افزایش نظرها و رفتن شعر در قسمت اشعار بانشاط می شود و وقتی عده ی صفحیشان گل باران نشودحقشان ضایع می شود و این دلم را می رنجاند،چه اشعار زیبایی که مهجور مانده اند !
        ولی اگر همه را گل باران کنیم آنوقت است که عدالت برقرار می شود.یعنی فقط عده ی خاصی را گل باران نکنیم..
        امیدوارم در هرچیزی عدالت را رعایت کنیم
        آمینخندانک
        بازهم بنده را عفو کنید اگر حضور بی فایده بوده

        و بازهم ممنونم از شما خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۲
        سلام و درودی مجدد
        سرکار خانم افسانه پنام
        بنده این دوره ای که در سایت فعالتر شدم شما را با قریحه و شخصیت و افکار خوب و قابل اتکا تشخیص دادم و به همین خاطر هم این جسارت را به خرج دادم که شما را متوجه برخی رفتارهایی که در شأن شاعران نیست بنمایم. شما همین کلمات و جملات خوب و پر مهری که بر قلم می رانید خودش دنیایی ارزش و اعتبار دارد. من خوشحال می شوم که شما نظرات خودتان را به تفصیل بیان کنید که هم من استفاده کنم و هم دیگر دوستان. یک صفحه بشدت شلوغ که نتوان نظرات را یافت بنظر من زیاد جالب نیست. شما نظرات اصلی و دارای مطلب خودتان را حفظ کنید بقیه را لطفا اگر مقدور است حذف کنید.
        بنظر من شما و سایر دوستان خیلی چیزها را بلد هستید و بسیاری مطالب مفید را می توان در اطراف آثار و نقطه نظرات شما نوشت و به بحث گذاشت. بسیار متشکرم که بازگشتید و پاسخ دادید. اگر نرنجید و این نظرات و گفت و شنود ها را ادامه بدهید خیلی مطالب هست که بنده از شما یاد بگیرم و شما از برخی تجربیات بنده که در مغازه هیچ عطاری پیدا نمی شود بهره مند شوید.
        موفق و پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۱
        ممنونم از این القاب زیبایی که به بنده نسبت دادید امیدوارم شایسته ی آنها باشم.
        بنده از هیچ نقد و انتقادی نمی رنجم
        و اتفاقا خوب شد که گفتید سری بعد یادم باشه بدون گل بیام خندانک خندانک
        حالا که از گفت و گو با من بی سواد نمی رنجید یه راز بزرگی به شما بگویم. خندانک
        می دانید علت اینکه از نقد و انتقادات نمی رنجم چیست!؟!
        خب خب بگذارید خودم بگویم خندانک
        تلقین!!
        از نظرم خیلی مهم است،
        به این صورت که اگر چیزی سعی در رنجاندنم داشته باشد سریع طرز تفکرم را تغییر می دهم و حتی یک ثانیه هم به ان تفکر مجال رنجشم را نمی دهم...
        و تلقین می کنم از آن نقد خیلی خوشم آمد وبعد از چند ثانیه
        آرامش همه ی جای دل و ذهنم را فرا می گیرد و کمی با آن هم شاید شوخی کنم واین واقعا حالم را بی نهایت خوب می کند.
        دقیقا مثل الان خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۷
        با درودی مجدد
        با اجازه شما یک خاطره برای شما تعریف می کنم. حدود یکسال و نیم پیش که وارد این سایت شدم خیلی چیزها برایم تازگی داشت و نمی دانستم باید چه کار کنم. بقیه دوستان که سال ها در این سایت فعال بودند عادت کرده بودند و برایشان عادی بود. یکی از این کار ها این بود که من دوست داشتم که به همه سروده های جدید و حتی قدیم مراجعه کرده بخوانم و نظر بدهم. خودم هم دوست داشتم که دیگران بیایند و سروده های مرا بخوانند و نظر بدهند. اما وقت کم می آوردم و یک روز تصمیم گرفتم که سروده ای را در قالب سروش بنویسم و حرف های تکراری را بصورت یک کارت پستال ببرم و در همه صفحات منتشر کنم. عده زیادی روی خوش نشان می دادند شاید هم تحمل می کردند نمی دانم. اما زمانی رسید که دو تن از شعرا به این کارت پستال های من اعتراض کردند و واکنش آن ها برایم اصلا شیرین و دلچسب نبود. به طوری که باعث شد که من اینگونه حاضر شدن در صفحات دیگران را کنار بگذارم و اصولا برای خواندن اشعار دیگران احساس تکلیف نکنم. بلکه فقط سراغ اشعاری بروم و آثار شاعرانی را بخوانم که برایم جالب است و مطلبی را بنویسم که از دلم جوشیده و لازم تشخیص می دهم. الآن دیگر در این کار خبره شده ام و حرف کم نمی آورم اما سعی می کنم نقد و نظر را به معنای کشف استعداد ها و اعلام رضایت و خشنودی خودم از کارهای خوب را در جاهایی که لازم می دانم و دوست دارم اعلام کنم. خیلی از صفحات هم می روم اما بدون نام و هر کجا که نامم ظاهر شد سلامی می دهم و نظری اعلام می کنم. به قول شما صادقانه و از ته دلم
        امیدوارم قسمت باشد یک روز این کار را در پای اشعار و سروده های شما نیز انجام بدهم.
        شاد و پیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۲۴
        چه خاطره ی جالبی بود،من هم ابتدای ورودم به این سایت حتی نمیدانستم چگونه باید شعرها را بخوانم شعر خودم را هم بزور می دیدم خندانک
        احساس می کنم این خاطره ی شما را در پس ذهن دارم نمیدانم دقیق ولی انگار اتصالی میده سیم های به یادآوریم خندانک
        خاطره ی پندی نقدی داشتید در خدمتم با جان و دل گوش می کنم.
        راستی من خیلی منتظر بودم که با شما گفت گو کنم در رابطه با آن شعر ایدز آزادی که گفته بودید ولی به هرحال قسمت نشد
        فقط خواستم بگویم حرف زدن با بزرگوارانی چون شما برایم افتخار است خندانک
        و دل و جان پذیرایم چون من محتاج پندها و تجربه های بزرگان و رنجیدگان جهانم خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۲۴
        خوشحالم که اینگونه واضح در یادتان مانده است. یادم هست که آمدم در آن صفحه مطلبی را بنویسم اما اوضاع شلوغ تر از آن بود که بتوان مطلبی را رساند و جا انداخت. حتما در پای یکی از سروده هایتان نظرات خودم را خواهم نوشت تا اگر اشتباهی هم دارم توسط شما عزیزان نظرم را اصلاح و تکمیل کنم. حتما چنین فرصت هایی پیش خواهد آمد. حتما هم لازم نیست که در صفحه شما نوشته شود. همه سایت به همه ما تعلق دارد و نظراتمان را در جاهای مختلف می نویسیم و کارهایمان را عرضه می کنیم. من هم نظرات شما را دقیقا در همه جا دنبال می کنم اما راستش با مسابقه و رقابتی که برای بالا رفتن از نردبان مذکور راه افتاده میانه ای ندارم و حتی گاها رغبتی به ورود به چنین صفحاتی پیدا نمی کنم. در عوض شاعرانی هستند که با انگشت شماری از بازدید کننده و نظر دهنده استعداد و هنر جالبی را ارائه می دهند که جا دارد به آن ها پرداخته شود. ببخشید خیلی نوشتم و شما خسته شدید.
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۱۵
        ممنونم جناب سبکبار بزرگوار
        گفت و گوی خوبی بود خندانک
        بازهم ممنونم از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۱۹
        دروداستادگرامی زیبابود
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۰
        سلام و درود
        جناب داوود پور
        سپاس از حضور و ابراز نظرتان
        موفق و پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمد نیازی (صابر)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۴
        سلام
        درود
        ای جانم
        چه زیبا سرودید
        سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۰
        سلام و درود
        جناب احمد آقای نیازی ( صابر )
        سپاسگزارم از این حضور گرم و پراحساس شما
        شاد و خرامان باشید دوست من
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۶
        درود جناب نیکی سبکبار یک سوال کاری به محتواو پرون مایه شعرتان ندارم خیلی خوب وعالی
        چرا از پنج رکنی استفاده می کنید از سه یاچهار معمول استفاده نمی کنید ؟
        چرا همیشه بسمت غیر معمول ها می روید آیا دلیل خاصی دراین کاراست؟
        اینگونه استفاده در رکن بندی شعر چه تاثیری در روح وروان اثرتان می گذارد ؟
        تاچه اندازه روح شما را اقناع می کند
        بنده به عنوان یک مخاطب برایم سوال است
        ویا جملات معترضه در شعر بسختی خوانش واجرا دارند آیا دیل خاصی برای این کار دارید
        البته باید یاد آور شوم که هیچگونه تنشی در این سوالات نیست
        چون بنده شاعر پرسش گرا و معناگریز ومعناستیز هستم را می پرسم از کودکی ذهنم را باپرسش عادت داده ام
        رنجیده خاطر نشوید که می پرسم
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۳۴
        سلام و درود
        جناب محمد رضا آزادبخت
        در مورد سئوال اول شما باید عرض کنم که بنده به این نتیجه رسیده ام و بخاطر آن تحصیل و مطالعه می کنم که ارکان عروضی هیچ نقشی در وزن شعر ندارند. آنچه در وزن شعر اهمیت دارد و تعیین کننده است چینش خاصی از هجاهای کوتاه و بلند است که بنده با صفر و یک ها این کار را انجام می دهم و خیلی ساده تر از استفاده از ارکان قادر هستم که وزن ها را کد گذاری کنم.
        پس چیزی به نام چهار رکنی و پنج رکنی اساس و پایه ای ندارد و در هیچیک از سروده های کلاسیک ما ارکان رعایت نشده اند فقط چینش هجاهای کوتاه و بلند است که دقیقا رعایت می شود. فقط همین . در این سروده بنده اول جمله ای که به ذهنم می رسد و از وزن آن خوشم می آید پایه قرار می دهم و از روی آن بقیه شعر را می سرایم. پس من کار غیر عادی انجام نمی دهم، اتفاقا کار من خیلی عادی و راحت است. می توانید شرح این ها را در سروده های قبلی من بخوانید.
        در مورد جملات معترضه نمی دانم منظور شما کدام جملات است. همین سروده من ده ها بار ویرایش شده و هرگونه حشو و تکرار و ابتذال گرایی و پرکردن وزن و سکته معنایی از آن زدوده شده است. اگر مشخص مثال بزنید شرح آن را ارائه می کنم.
        خوشحال شدم که پرسشگر هستید و اتفاقا از این لحاظ با هم شبیه هستیم. من در کار خودم هم که فنی و تأسیساتی است همین رویه را دارم. از روی سیستم هایی که با آن ها کار می کنم همواره طرح ها و متدهای جدیدی برای راحتی کار، کم کردن هزینه ها و حل معضلات استفاده می کنم. دنیای امروز چنین دنیایی است امکانات برای نوآوری و دادن ایده های جدید فراوان است.
        موفق و مؤید باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۴۵
        درود جناب نیکی سبکبار همین را می خواستم که وزن در شعر هویت اصلی شعر شمانیست اگر یک نفر عادی بیاید شعر شما رابخواند هیچوقت بفکر افاعیل ویا رکن بندی آن نیست آن چیز در بحث روانکاوی آن فرد مهم است چینش ریتم وترکیبی است که برای خود می چیند
        بنده غزل دارم براساس هیچکدام مفاعیل نیست یا براساس رکن بندی نیست
        اما وقتی مخاطب آن را می خواند احساس شعف ونشاط به آن دست می دهد
        اگر ماتونستیم براساس همین واژه ها وشکل ها معیارهای سبک کلاسیک را بسمت جلو تغییر دهیم آنوقت توانسته ایم کاری از پیش ببریم
        بنده غزل دارم اما هیچوقت وزن ندارد آیا غزل بی وزن به چشم وگوشت خورده
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۰۸
        جناب آزادبخت
        بنده یک بار دیگر نظرم را خلاصه عرض کنم که سوء تفاهمی پیش نیاید. من کاملا علاقه مند و متعهد به وزن عروضی و قواعد ردیف و فافیه هستم و شکل مرسوم غزل و مثنوی و غیره را کاملا قبول داشته و رعایت می کنم. صحبت سر کد گذاری وزن عروضی است. که بنده معتقد هستم که ارکان و زحافات رویه ای است بسیار دشوار و محدود کننده. آنچه مهم است چینش هجاهای بلند و کوتاه است و رعایت همان چینش موجود در مصرع یا بیت اول در سرتاسر شعر. من این را رعایت می کنم منتها در انتخاب آن نمونه اولیه حتی می توانم از یک جمله خوش آهنگ یا متناسب نثر هم استفاده کنم و همان را پایه وزنی خودم تعیین کنم. پس من نظم را به هم نمی زنم بلکه معتقدم که میدان و وسعت عمل عروض را بیشتر و بیشتر می کنم.
        اما در مورد نظر شما. باید بگویم که شما می توانید سروده یا مطلب خودتان را بنویسید بدون این که اصرار کنید حتما یک اسم قالب یا وزنی را به آن اتلاق کنید. حتما آن نوشته برای خودش وزن و آهنگی دارد، کما این که خود نثر هم وزن دارد. هیچکس نمی تواند سخن معمولی را با لحن و آهنگ ناهنجار و بدی برزبان براند. شعر نو هم وزن دارد چه سپید و چه نیمایی. عروض و قافیه اگر خوب تجزیه و تحلیل شود می تواند همه این ها را در بر بگیرد و با سخت گیری های بیمورد جوانان را به سمت و سوی هرج و مرج و آشفتگی سوق ندهد. اگر عمری باشد در آینده این مسائل را مقداری مستدل تر و علمی تر بیان خواهم کرد. کلا موضوع تعریف کامل تر عروض و قافیه و برطرف ساختن برخی ابهامات در دستور کار استادان بزرگ عروض و قافیه هم قرار دارد و من لینک میزگرد مربوط به آن را در یکی دو سروده قبلی خودم معرفی کرده بودم.
        موفق باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۲
        درودجناب سبکبار شما نیز هم موفق باشید
        سپاس
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۶
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۳
        سلام و درود
        جناب عارف افشاری
        ممنون که تشریف دارید
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۱
        میل اما به خلایق دل ما کرد و نباید می کرد خندانک خندانک

        سلام و درودها بر شاعر و ادیب زیبانویس جناب سبکبار بزرگوار خندانک خندانک

        زیبا قلم زدید و بهره مند شدم از قلم ناب شما ادیب عزیز خندانک خندانک

        موید باشید و سلامت خندانک
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۶
        سلام و درود
        جناب احسان فلاح رمضانی
        سپاس فراوان از لطف حضور و حسن نظر شما
        تندرست و موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۵
        خواهش میکنم جناب سبکبار بزرگوار خندانک خندانک

        هماره نویسا باشید و موفق خندانک
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        شیما جریده
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۳۸
        درود بر شما
        مردم از من شده رنجیده و من روی ز آنان گردان
        هر یک از ظنّ خودش خوف و رجا کرد و نباید می کرد خندانک
        لذت بردم ، زنده باشید خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۲۷
        سلام و درود
        سرکار خانم شیما جریده ( شین بانو )
        سپاس از حضور و ابراز لطف شما
        تندرست و شادکام باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        معصومه خدابنده
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۴۷
        سلام واحترام جناب نیکی سبکبار
        غزل زیبایی بود که باید بارها خواند
        رد قلمتان ماندگار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۱۲
        سلام و درود
        سرکار خانم معصومه خدابنده
        مفتخرم نمودید. از حضور و حسن نظرتان سپاسگزارم
        پاینده و کامروا باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۷
        درود جناب سکبار گرامی
        الحق که زیباست با وزنی زیباتر
        منکه از ابتدا در شعر پایبند وزن و چون چرایش نشدم
        اما شعری که ازدل براید حتما بر دل نشیند
        🌹🌹🌹
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۱
        سلام و درود
        جناب سلیمی عزیز
        من از شادی شما دلشادم.
        سپاس از لطف حضور و حسن نظرتان
        سربلند و پیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر دخت
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۵
        سلام و عرض ادب
        درود بر شما
        سربلند باشید و سعادتمند
        امیدوارم روزهای شاد زندگی و شادی های زندگیتان تکرار شونده و مستمر باشند
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۶
        سلام و درود
        سرکار خانم آذردخت شرقی
        ممنون و متشکرم که هستید و تسلی بخش هستید
        بدور از غم ها و قرین شادی ها باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدهادی زارع(سلام)
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۳۸
        درودبراستادنیکی سبکبار
        ازسروده متفاوت شمالذت بردیم
        روش جنابعالی درکدگذاری بر وزن شعر تحسین برانگیز است وراه رابرای شاعران جوان هموارمیکند. خندانک
        باسپاس فراوان . خندانک
        زنده باشید به مهریزدان. خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۴۶
        درود و سلام بر شما
        جناب محمد آقای زارع
        بنده هم از حضور متفاوت و حسن نظر شما سپاسگزارم
        سالم و پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        راضیه خضری
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۱
        سلام و درود جناب استاد سبکبار بزرگوار
        غزل بسیار زیبا و دلنشینی از قلمتان خواندم خندانک خندانک خندانک
        خیلی عالی بود خندانک
        روح عزیزتان شاد
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۲
        سلام و درود فراوان
        راضیه خانم خضری
        منت دار حضور خوب و تسلی بخش شما هستم
        از این که یادی از عزیز من نمودید سپاسگزارم
        همواره باقی و سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی عبدلی حسین آبادی
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۱۲
        درود بر شما بزرگوار خندانک
        بسیار زیبا قلم زدید استاد
        پر از احساس ... خندانک خندانک
        زنده باشید خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۲
        سلام و درود
        آقا مهدی عبدلی حسین آبادی
        از حضور و ابراز حسن نظر شما تشکر می کنم
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مرضیه  رضایی (رها)
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۷
        سلام و درود فراوان بر استاد گرامی سروده ای زیبا بود و پر از احساس عمیق . همیشه مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۷
        سلام و درود
        بر شما
        مرضیه خانم رضایی گرانقدر
        سپاس از لطف حضور و حسن نظرتان
        پاینده و سرافراز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسان کریمیان علی آبادی
        شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۹
        درود جناب سبکبار بزرگوار
        تلاش و پشتکار شما در آموختن و آموزش دادن و وفاداری شما ستودنی است
        و اینکه سروده ای متفاوت و زیبا خواندم از قلم ناب شما
        شاد و پیروز و سلامت باشید .
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۰۴
        سلام و درود
        دوست بسیار عزیزم
        جناب احسان کریمیان
        در جواب نظر متفاوت شما پاسخ منحصر بفرد، شایسته و در عین حال صادقانه ای لازم است تقدیم شما بکنم. چهار کلمه ای که به کار برده اید :
        « . . .
        پشتکار و تلاش شما در آموختن و آموزش دادن هر آنچه آموخته اید
        . . . »
        شاید مشابهتی با فعالیت بنده داشته باشد، اما اصولی هستند که هشیارانه شما هم به من و هم به سایر دوستان گوشزد می کنید. من به نوبه خودم تعهد کامل و جامع در این زمینه ها دارم و در بحش هایی که لازم باشد در اختیار دوستان می گذارم.
        در واقع هیچ کلمه و ترتیب و آرایشی را اتخاذ نمی کنم مگر آن که صدها بار آن ها را مورد ارزیابی و عیب جویی قرار داده باشم. دقیقا این قسمت کار است که لذتی تمام نشدنی دارد و خوشحالم که هنوز نفسی دارم تا به این لذت جویی بپردازم.
        حضور و نظرات شما برایم آموزنده و کارساز می باشد.
        همواره سالم و برومند باشید در کنار عزیزانتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد گلی ایوری
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۷
        درود بیکران و عرض ادب بر شما جناب استاد سبکبار گرامی
        اولا؛ که سبکباری مبارکتان که موهبتی بزرگ است
        ثانیا؛ از سروده پر مفهوم ، زیبا و فرمایشات جناب عالی و دیگر اساتید آموختم

        سلامت باشید و در پناه حق
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۰۲
        سلام و درود
        جناب ایوری گرامی
        هم به شما خوشامد می گویم و
        هم از حضور و حسن نظر شما قدردانی می کنم
        تندرست و سرفراز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۲

        با سلام وارادت
        استادبزرگوار
        همیشه
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتااان نویسا
        دلچسب و زیبا شعری بود
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۳۳
        سلام و درود
        جناب انصاری دزفولی
        از حضور و حسن نظر شما تشکر می کنم
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۰۴
        سلام و درود
        جناب اخباری بزرگوار
        حضور و ابراز لطف شما مایۀ مباهات است
        موفق و تندرست باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۹
        سلام و درود
        جناب استکی بزرگوار
        از حضور و حسن نظر شما سپاسگزارم
        موفق و تندرست باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۵۴
        درود و عرض ادب و ارادت محضر استاد بزرگوار و زیبا کلام
        دلنشین و زیبا بود
        سایه ی پرمهرتان مستدام باد خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۹
        سلام و درود
        سرکار خانم رجائی ( افاق)
        از لطف حضور و حسن نظرتان سپاس فراوان دارم
        همواره سالم و سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۱۵
        درود جناب نیکی سبکبار گله مندم از شما
        می ترسی به صفحه بنده بیایی گم شوید
        اینجا همه چراغ ها روشنند
        کسی در تاریکی گام بر نمی دارد
        نیا ما همیشه عرض ادب داریم سپاس
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۰۶
        سلام و درود
        جناب محمد رضا آزاد بخت
        من هم مثل سایر دوستان گاها با نام و گاها بی نام در صفحات شعر دوستان پرسه می زنم، می خوانم و اغلب مطالبی به ذهنم می رسد که بیان کنم، یا نمی کنم. بستگی دارد.
        اما اعتراف می کنم که برخی صفحات را حتی وارد هم نمی شوم. چه بی نام و چه با نام. یکی از آن ها صفحاتی است که اشعارش برای بالارفتن از نردبان پرمخاطب از زدن کامنت های رقم ساز شخصی و گل باران عاریه ای و حتی تبلیغ خود با نقد سبز و غیره، گوی سبقت را از هم می ربایند، دلشان به آن خوش است و مبارکشان باشد.
        همه این ها را نه از سرایندگان که از خود سروده ها می دانم و مرا جلب نمی کند چرا دروغ بگویم.
        ممنونم که تشریف آوردید دغدغه ای داشتید و بنده صادقانه پاسخ دادم. یکبار در صفحه شما این بحث را آغاز کردم و اینجا و آنجا ادامه دادم و در ذهن خودم شکل گرفت و شواهدی هم بر درستی آن پیدا کردم که هر سروده یا اثر هنری مولود شرایط خاصی است که سراینده یکی از آن شرایط است. وقتی تولد یافت بدست سراینده بر حسب عمق و معنا و فرمی که آن سروده داشت سراینده اش را به کار می گیرد که روی اثرش کار کند، مطالعه کند، بارها و بارها دست به اصلاح و ویرایش بزند تا خود سروده احساس کند که مرحله رشدش خاتمه یافته و می تواند انتشار یابد. مراحل بعدی را خودش بی نیاز از سراینده اش طی خواهد کرد. گرچه تا آنجای کار هم سراینده اش را به قدر کافی پخته و کارآمد ساخته است که در تعالی آن اثر مفید واقع شود، نه که ریشه اش را بخشکاند. این ها حرف هایی هست که باید بزنیم و گوش بدهیم وگرنه برای خرمن خرمن تشویق و احسن و بارک الله بیخودی هیچ چیزی نمی دهند و در اذهان و گوشه کتابخانه ها و کتابفروشی ها به فراموشی سپرده می شوند.
        موفق و مؤید باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۱
        درود جناب نیکی سبکبار شما مرا نگاه نکن خود ناخواسته نردبان بالامی رود من مانع هیچ مخاطبی نمی شوم چون تمام مخاطبانم را دوست دارم چه مزاح کنند ویاغیر مزاح
        اما نادیده نگیر هستند در صفحه ام که حرف اصلی خود را می زنند بهر حال همه مخاطبندپای شان روی چشمی که گه گاهی کم سو می شود
        دوست گرامی ما دوستتان داریم ماهمه را دوست داریم
        شده شعرش پای حرفی ندارد اما شما آنجا بودید خود بارها دیده ام با اینکه پلکانش از من بالاتر است
        یادت نرود ما همیشه احترام بزرگان را داریم وبه آنها ارج می نهیم
        بحث شعرنیست
        بحث صاحب صفحه است که برای من ارزشمند است وقتی چندبار رجوع می کنم
        بازهم می گویم نیا حرفی نیست
        ما همیشه عرض ادب را می گذاریم سپاس دوستتان داریم در قلبم همیشه هستی پدر گرامی
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۰۱
        با درودی دیگر
        مطمئن باشید که من هم شما را دوست دارم. همه شما ها را. باید بپذیریم که در یک رودخانه شنا می کنیم. هر کدام به جنسی هستیم و به نوعی. هر کدام از چیزی به وجد می آییم و به یک چیزی دل می بندیم.
        اما بنوبه خودم فراموش نمی کنم که به یک زیستگاه تعلق داریم. همین تنوع و گوناگونی هم مایۀ زیبایی است و هم نیاز حیاتی. منتها نه مانند طبیعت و رودخانه واقعی که همدیگر را خوراک خویش سازیم. بلکه برعکس همه ما تلاش می کنیم که به جایی که تعلق داریم رونق و اعتبار ببخشیم. از ارزش های واقعی حمایت کنیم. بیاموزیم. هنرآموزی و هنرورزی کنیم. تحصیل کنیم. درجا نزنیم. مغرور و متکبر نباشیم. اجازه بدهیم که هر استعدادی رشد کند و حتی به آن کمک کنیم. پس صحبت سر دوست داشتن و احترام گذاشتن نیست. صحبت سر اینست که هر کس بر طبق هدف و وظیفه ای که بر خودش تعیین کرده تلاش کند. جایی هم غیر از همین رودخانه برای عرضه متاع هنری مان نیست و باید قدر این را بدانیم. من تابستان فراغتی داشتم با همه توان و علاقه ام در جمع شما دوستان حضور یافتم گفتم و شنیدم و قسمت باشد در آینده نیز همین رویه را ادامه خواهم داد اما با وقت و امکانات محدودتر. در ضمن ما چه به صفحات هم بیاییم و چه نیاییم در جریان افکار و اندیشه های هم قرار می گیریم و جایی که لازم باشد واکنش نشان می دهیم. همین خوب است.
        موفق باشید و بهتر است این مکالمه را پایان دهیم. مسائل فنی و علمی فراوانی برای گفتن و شنیدن هست چه در این صفحه و چه در جاهای دیگر.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه انصاری مراسخونی
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۰۴
        عرض سلام و ادب استاد گرانقدر، بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
        در رابطه با موضوع صفر و یک، مقالاتی وجود دارد؛ ولی دلیلی بر عدم نو بودن این طرح از طرف شما نیست؛ چرا که همیشه افرادی بوده و هستند که به طور همزمان به موضوعی یا مبحثی، علاقه نشان می دهند و مقالاتی هم نوشته می شود.
        اینکه نوع نگاه هر فرد به آن موضوع چگونه بوده و از چه زاویه ای به موضوع نگاه می‌کند، مهم است و البته مهم تر اینکه کدام مقالات می توانند دلایل محکمتر و قابل قبول تری ارائه دهند.
        آقایان مجیری، سال ۹۳، مقاله ای با عنوان" تشخیص وزن عروضی اشعار فارسی با استفاده از زنجیره مارکوف " ارائه داده اند که در آن وزن ابیاتی را به صورت زنجیره صفر و یک مطرح کرده اند.
        ان شاءالله که مقالاتی از شما پیرامون این موضوع بخوانیم و استفاده ببریم .
        خندانک خندانک خندانک خندانک



        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۴
        سلام و درود
        سرکار خانم انصاری
        هیچ چیز مرا به اندازه این پیگیری و جدیت شما خوشحال نمی کرد. همین طور اگر به این نتیجه برسم که آنچه را بنده فکر می کنم برای اولین بار انجام می دهم دیگران قبل از من به این سئوالات پاسخ داده اند هم خوشحالم می کند و هم کارم را راحت تر می سازد.
        این اسمی را که فرموده اید حتما دنبال می کنم و مقاله ایشان را مطالعه می کنم . اتفاقا تحلیل ریاضی این موضوع برایم بسیار جذاب و مهم است.
        برای روشن شدن ذهن شما عرض می کنم که آنچه بنده برای اولین بار عرض می کنم اینست که ما می توانیم از قید و بند ارکان عروضی خودمان را خلاص کنیم تا :
        اولا به تنوع و گستردگی بیشتری از وزن ها دست پیدا کنیم و منبع و منشاء اصلی آن را نه بر یافته های (البته ذیقیمت اما نه پیگیر و فراگیر ) قبلی بلکه براساس آزادی عملی که در انتخاب هرگونه چینش خاصی از هجاهای کوتاه و بلند و الگو قرار دادن آن بر سایر مصاریع شعر قرار بدهیم.
        ثانیا بسیار ساده تر و راحت تر بتوانیم وزن ها را مشخص ساخته و بیان کنیم. بر فرض شما اگر به ریاضیات حتی آشنایی هم نداشته باشید با دادن بیست رقم صفر و یک و تبدیل آن از پایه دودویی به شانزده تایی توسط یک ماشین حساب خواهید توانست با پنج رقم یک وزن بیست هجایی یعنی پنج رکنی را بیان کنید. کدامیک راحت تر است. چه کسی می تواند بدون مراجعه به کتاب و فهرست اسامی وزن های افاعیلی عروضی را بخاطر بسپارد و فنون زحافات را کامل و جامع یاد بگیرد. در صورتی که هیچ نیازی به این کار نیست.
        دانشمندان بزرگی همچون شادروان دکتر نجفی که دایره های عروضی را ابداغ کرده و از طریق آن به ساختن و شناختن وزن های بیشتری پی بردند و حتی مطبوع بودن و نبودن وزن ها را به دایره خودشان مربوط دانستند بسیار ذیقیمت و ارزشمند می باشد. اما دلیل نمی شود که ما گام های بعدی را برنداریم و ارکان عروضی را با احترام و تکریم فراوان بازنشسته نکنیم. چرا که این ارکان هیچگونه نقشی در ساختن وزن ها نداشته و ندارند و تنها و تنها ابزاری بوده اند برای بخاطر سپاری و انتقال چینش هجاها و نه بیشتر. حالا این صفر و یکی که بنده پیشنهاد داده ام بخودی خودش اصلا مهم نیست. و صدها بار بهتر از افاعیل قادر است که انواع وزن ها را در خاطر نگهداشته و به دیگران منتقل کند و بر خلاف افاعیل قادر است که خیلی راحت تر و بدون نیاز به زحافات و دایره های شادروان دکتر نجفی برای ما پیشنهاد وزن بکند.
        نیازی به زنجیره های مارکف هم نیست. یک جایگشت بسیار ساده است که دانش آموزان در دوره متوسطه آن را فراگرفته اند. مثلا برای یک مصرع شانزده هجایی می توان 2 به توان 16 انتخاب انجام داد. عروضیان معتقدند که این رقم که برابر با 65536 وزن می شود شدنی نیست چرا که بیش از یک حد نمی توان هجاهای بلند و کوتاه را کنار هم قرار داد که بنظر بنده این هم قابل پذیرش نیست و بنده شخصا این کار را برای هجاهای بلند انجام داده ام که قبل از من هم یکی از شاعران آذری زبان در همین سایت این کار را انجام داده بود که همانجا اعلام کردم.
        من به دوستانی نیاز دارم که تا حرفی تازه و غیر عادی به نظرشان رسید بر سر آن آدم نکوبند و شخص خودش را مورد عتاب قرار ندهند بلکه سئوال و بحث علمی کنند و پاسخ و دلیل علمی بشنوند. مطلب زیاد است از شما دعوت می کنم که به شعر بعدی من که آماده است و شاید اواخر همین ماه نشر پیدا کند دقت کنید که یکی از ناشدنی های عروض را شدنی ساخته است. راستش را بخواهید یادم بودید و این سئوال ته ذهنم بود که آن خانمی که از من منبع حرف هایم را پرسید کجا رفت و به چه نتیجه ای رسید.
        مهمترین پیام این تحقیق من که تازه هم نیست روش تقطیع به کمک جدول بوده است که شما را قادر می سازد برای همیشه مشکل اشتباهات وزنی را برای خودتان حل کنید. همچنین این ایده در جهت تقویت عروض بوده و نه تضعیف آن . اسم آن را گذاشته ام عروض مدرن و پروتکل آن سروده بعدی بنده بنام « آواز » خواهد بود. متشکرم و شادم کردید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمود حشمتی(سپیدار)
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۵۸
        بسیار زیباست،درودتان جناب سبکبار ارجمند،پایدار باشید🌹🌹🌹
        مجیدنیکی سبکبار
        جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۲۲
        سلام و درود
        جناب حشمتی بزرگوار
        از لطف حضورتان متشکرم و امیدوارم که صفحه شما را شلوغ نکرده باشم
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا محمودی
        شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۵
        درود. استاد
        زیبا سرودید ‌ زیبا تر خواندید خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۳۱
        سلام و درود
        جناب محمودی عزیز
        سپاس از حضور و ابراز لطف شما
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یوسف ساعدموچشی
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۸
        سلام ودرود بر استاد گرانقدر
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۴
        سلام و درود بر شما
        جناب ساعدموچشی عزیز
        سپاس از لطف حضورتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
        سلام و درود فراوان خدمت استاد سبکبار عزیز
        بسیار زیبا و تاثیر گذار سرودید
        درود بر شاعرانگی هایتان خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۰۰:۱۷
        سلام و درود
        آقا سعید صادقی عزیز
        داشتم یواش یواش می رفتم که شما آمدید. چقدر برایم دلچسب بود. همیشه مهم بودید و این دوره این اهمیت بیشتر هم شد. سپاسگزارم از لطف حضور و حسن نظرتان
        پاینده و برقرار باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پیام مفخم
        جمعه ۱۰ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۲
        جناب سبکبار ، باسلام
        شعر زیبایی است که البته در یکی دو قسمت از جمله همان جا که شما جمله معترضه اعلام فرمودید کمی فهم آن مشکل می شود ، اما وزین است . البته حتما شما با سایت وزن شعر آنلاین آشنایی دارید که بنده بیت اول شما را در آن قراردادم و وزنی که تشخیص داد فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن بود که البته به نطر می رسد شاید آن را بتوان فاعلن فاعلتن فاعلتن فاعلتن مستفعل هم خواند در هر صورت بنده اکنون در بند اینکه چند بار مثلا فعلاتن تکرار می شود یا خیر نیستم ، کما اینکه در شعر نیمایی هم شما می توانید ارکان را تکرار و بلند و کوتاه کنید و این آزادی را به شما می دهد اما در خصوص وزن واقعی و اینکه آیا در بین اوزان مطبوع وتکرار شده است بنده دانش چندانی ندارم و دوستان در این مورد نظر بدهند بهتر است بنده ترجیح می دهم فعلا سایر کارهای شما را هم بخوانم و بعد با توضیحی که در پست شعر آواز شما دادم با دانش بیشتری برگردم و با هم گفتمان داشته باشیم خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        جمعه ۱۰ شهريور ۱۴۰۲ ۰۶:۲۵
        سلام و درود جناب افخم. پاسخ شما را زیر کامنت هم خواندم. از پیگیری شما بسیار سپاسگزارم. وزن شعر در پ.ن. نوشته شده است و داخل وزن های عروضی شناخته شده نیست. همه هجاها از دم بلند می باشد. معنی کدام بیت ثقیل است روشن تر بیان کنید برایتان توضیح می دهم. متشکرم که صرف وقت می نمایید.
        ارسال پاسخ
        افروز ابراهیمی
        شنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ ۰۸:۴۶
        سلام و عرض ادب جناب استاد سبکبار گرانقدر
        واقعا زیباست دستمریزاد

        ای کاش فرصت داشتم تمام اشعارتان را می خواندم

        در پناه حق تندرست و موفق باشید.....
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        شنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۲۹
        سلام و درود
        خانم افروز ابراهیمی ارجمند
        سپاسگزارم که تشریف آوردید و این همه لطف نثار بنده نمودید.
        همه را از بزرگواری شما می دانم و امیدوارم سلامتی و فرصت های طلائی برای کارهای دلخواهتان همیشه فراهم باشد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2