ماه را به صلیب سرخ بسته اند
بیش از هر وقت دیگری صدای تیر می آید.
با سلام و عرض ادب خدمت اساتید گرانقدر شعر ناب و شاعران و شعر دوستان عزیز و ارجمندم.
خیلی خسته و آزرده و دل شکسته ام. البته میدانم همه ما این روزها حالمان خوب نیست و ما باید تلاش کنیم روزهای خوبی را برای خودمان رقم بزنیم. اوضاع برای بنده شاید کمی متفاوت باشد. در هر تقدیر ما می بایست به خداوند توکل کنیم و ایمان به خدای یگانه و قهار به ما می گوید استقامت ورزیم. بنده بسیار خرسندم که شما خوبان و مهربانان را دارم و در کنار بنده با مهر و محبت می نویسید و می سرایید. می خواستم به خاطر خوبی هایتان در تمام این مدت از شما تشکر و قدردانی کنم. همچنین علی رغم مشغله ی فراوان عدم فرصت مطالعه ی آثار دوستان، بنده را حقیقتاً شرمسار حضور شما عزیزان و مهربانان کرده است. از طرفی با وجود تمام مشکلات علی رغم اینکه قادر به پاسخگویی به پیام عزیزان و مهربانانم نبودم سعی می کردم حتی المقدر مهر و محبت های حضرات گرانقدرم را به نیکی پاسخ گویم و هرازگاهی که فرصت به هیچ نوع نبود ناگزیر پنجره نظرات را می بستم. اما در حقیقت بسته بودن پنجره نظرات و نقد چندان با روحیات بنده سازگار نبوده و نیست. چه از یک طرف برای مخاطبی که اشعار و نوشته های حقیر را می خواند این حق را قائلم که احساسات خود را اعم از مثبت و منفی به اشتراک بگذارد و نقد چه منفی چه مثبت چه از دید اجتماعی چه از دید فنی و چه از هر روش و دیدی که خود می پسندد و صلاح می بیند با سایر مخاطبان مطرح نماید و از طرف دیگر نیز بر خود بهره بردن از نظرات و نقدها و پیشنهادهای اساتید و مخاطبان گرانقدرم را لازم و بایسته می دیدم. لذا بر آن شدم تا پنجره نقد و نظرات را برای همیشه باز بگذارم و به خاطر عدم توانایی در پاسخگویی به مهر و محبت های اساتید گرانقدر و سروران ارجمندم و مخاطبان مهربانم از ایشان عذرخواهی نمایم.
کوچکتان هستم و دوست دار همه شما
تابنده باشید به مهر و یگانگی
درود برشما جناب محمدی عزیز
کوتاه زیباوپرمعنایی بود
انشاالله که این روزهای بد وکسل کننده تمام شود به زودی زودبرای همه